زندگی باشوهر نارسیست وپارانویاوخسیس اینطوریه

فحش میده بخاطر کوچه واسفالت خراب بچه بیاد باهاش بازی کنه اول شوخی میکنه بچه شوخی کنه باهاش میخواد بچه رو بخوره هی اسم میزاره توهین وتحقیر بااین بشر موندم چیکارکنم حرف بزنم بد نزنم بد بخوابم بالاسرم میشینه گوشی بازی بیدارشم خودش میگه ساکت میخوام بخوابم روزی ده بار حرفشو عوض میکنه سرحرفش نمیتونه وایسته اصلا حرف گوش نمیده هی میگم پاهات بو میده جوراب بپوش به زور میخواد به من بقبولونه بوی خوب میده میگه بوی برنج میده نه؟میگم نه میگه هرکی توماشین میشینه میگه اقاچه بوی برنج ایرانی میاد توچون دشمنمی میگی میگم برو حموم میگه من عرقم بونمیده بوی بابا میدم نمیدونم چطوری کارمیکنه اصلا به حرف هیشکی گوش نمیده البته توی کارشم همینه سرهرکاری رفت باملت وایستاد دعوا کزدن توی مدرسه بچه ها چندین بار رفته بخاطر کمک هزینه مدرسه سرشاخ شده میگه پول میوه شیرینی تونو میخواین از ما بگیرین صد بار یه چیزی رو براش توضیح بدی برمیگرده سر خونه اول اصلانمیشه روش تاثیرگذاشت فکرمیکنه افکارهمه رومیتونه بخونه اگه شام نخورم میگه رژیم داری نه؟میگم ازکجافهمیدی

میگه هه تو تکون بخوری من میفهمم چی تو ذهنته میگم توی ذهن فلانی الان چیه؟میگه تو بگو به هزار التماس یه کار توی خونه پیدا کردم میگفت رفتی برعلیه من ریختی روهم باطرف ازمن اجازه نگرفتی درحالیکه خودش گفت برو منو میبرد میاورد بعد باهام هرروز دعوا میکرد در خونه طرف رفت دعوا کرد حالاامسال بخاطر اینکه یه هزاری به من نمیده یه کار پاره وقت پیداکردم چون طبق میل خودش بود هی میگفت خوبه نه؟باهمینابساز همونم میگفت میام ابروتومیبرم بعد که طرف بیرونم کرده میگه تو زود رنجی سرکارنمیتونی بری بشین خونه خودم میرم کارمیکنم مردم بدن زیراب زنن نمیزارن کارکنی این اولش بود که میخواست راضیم کنه سرکارنرم حالادوروز گذشته میگه تو نمیتونی کازکنی فقط منومیخوای اذیت کنی منو ازکارمیندازی این کارکردن چه فایده ذاره؟چیکارکنم بااین گفتم برم یه کم از خونه دور باشم هی میگه باید زن باشن الان برن سرکار نرم؟اونم از فیلترخودش باید رد شه وگرنه فکزمیکنه دارم برعلیهش توطعه میکنم یه دفعه سالهاپیش یه مزاحم تلفنی خیرندیده ای نمیدونم ازکجاپیداشده بود زنگ میزد اینم تاسالهاهرکی زنگ میزد میگفت دوس

پسراتن زنگ میزنن منم دیگه جرغت نمیکردم کسی زنگ میزد جواب بدم تامدت ها ازخونه بیرون نمیومدم میگفت میری بچه هاموگم میکنی میدزدنت اگه ببزنت یه بلا سرت بیارن من راحت طلاقت بدم خوبه پولی واسه جداشدن ندارم دوتابچه دارم سنمم کمه خانوادم بچه هاموقبول نمیکنن پولم ندارن سرکارم برم میدونم بازی درمیاره یاخرجاروگزدنم میندازه که فکرفرار به سرم نزنه اون روز گفت دست ازسرت من برنمیدارم فکر طلاقوازسرت بیرون کن دندون بچم خرابه میگه بکش شون یامیگه قند نخور میگم قند نخوره دندونش درست که نمیشه میگه بیاچاقو داغ کنم بزارم رودندونش عصب کشی میشه برای اینکه پول نده این ایده هارو میده انگشت بچه دررفته بود نمیبرد دکتر اخرم نبرد میگفت خودم جامیندازم هی انگشتشو کشید اخر بردم شکسته بند چون بادکترا خصومت شخصی داره میگفت اینابه حرفم گوش نمیدن منو قبول ندارن هیچیکارنیست ازبند درنرفته مرده جاانداخت میگفت بزار گچ بگیرم شوهرم میگفت نمیخواد اخرم نزاشت بگیره یه چوب از توی باغچه پیداکرده بود بسته بود به دست بچه تاوقتی رفت مدرسه بهداشت شون باندشو عوض کزده بود لباسمون

ابرو ریزی تر ازهمع خونه زندگیمون اصلا روم نمیشه باکسی رفت وامد کنم انگار ادم نیست هی میگه قدیما که غذای خوب نمیخوردن چی شد یامیگه قدیماکه خونه ساده بود لیاساساده بود همه چی روخودم بزنامه ریزی میکنم میخرم واسه بچه هام وگرنه بدترین  وبنجل ترینشومیره پیدامیکنه میخره اگه بهش بسپرم کاری رو اینجوری انجام میده خونه برام میگیره قدیمی ساز توی روستا یاجای دورافتاده حاشیه شهرمه نه ماشین میخوره نه هیچی واسه خونه همیشه دوتاچیزو میگیره ده تارونمیگیره اعتقاد داره ماازهمه بیشتر خرج میکنیم وقسم میخوره مردم هیچی نمیخورن ازخیر تفریح واین چیزاکه گذشتم دیگه چون یااوقاتمو تلخ میکنه یاهمه کارارومیندازه گردن من فقط حاضر واماده میشبنه توماشین فقط اشپزی کنم وسایل بردازم بشورم بپزم اصلادوس ندارم باهاش جایی برم اصلانمیزازه بچه هاازکنارش جم بخورن میگه میدزدنتون یامیگه ماشین بهتون میزنه اینقدر دعوا میکنه دل ودماغ واسه هیچ کدوممون نمیمونه 

ازاینهمه بدو بدو خسته ام اگه میگفتم بچه رو نگه دار میگفت نمیمیره که گریه کنه یه کم میگفتم کمک کن میگه کارخونه وظیفه مرد نیست درس بچه به اون

ربطی نداره منو جایی بخواد برسونه بادعواست چون میگه منو ازکار میندازی ازلباس شستنم غذاپختنم تمیزی خونه همه ایناهم ایراد میگیره تمام باز زندگی رو دوش من انداخته خودش فقط خرج خونه رو میده وفقط به فکرماشینشه وتمام