2777
2789

من از 8 صبح تا 12 ظهر بعدم 2 تا7 عصر کلاس داشتم بین کلاسم بهش گفتم بریم کوبیده بخوریم بیا دنبالم بریم. گفت نه یه وقت دیگه. هیچی عصرش خیلی خسته بودم دلم گرفته بود خانوادم راه دورن اسفند رفتم 4 روز موندم دیگه نرفتم هرکاری میکنم نمیبرتم و نمیزاره تنها برم. دلم خیلی گرفته بود نزدیک پریودیمه داشتک کلی گریه میکردک اومد کلی گیر داد بهم هی گفتمش ولم کن حوصله ندارم. چون شب قبلشم بحثمون شده بود 3 ساله ازدواج کردم پول رنگ و مش بهم نمیده جدیدن فهمیده بود یه ذره پس انداز دارم میخواد بگیرتش. خلاصه سرتون درد نیارم کلی کل کل و بحث و هی بیا بریم بیرون بیا بریم شام بیرون ب من منم اول هی گفتم نمیام تا بعد پاشدم پوشیدم یکم عجیب بود ک اینقد اصرار میکرد وقتی قبلا میگفتم نمیام میگفت نیا بهتر. بعد موقعی ک پوشیدم تو اسانسور گفت خواهر زادم پیام داده ک شام بریم بیرون همبر بخوریم البته تو هم ظهر همبر خوردی دیگه من فکر کردم یعنی دیگه کنسله محل نذاشتم رفتیم تو ماشین زنگ زد خواهرش گفت بپوشید بیام بدونی ک ب من بگه بعدم میدونه من با خواهرش میونه ندارم

انگار من کشک بودم ک بهم بگه فهمیدم اصرار و التماسش ک بیا بریم بیرون این بوده ک از قبل هماهنگ کرده بودن هوا هم یخ بود منم عصر حمام کرده بودم و حتی رفت ب سلیقه اونا رستورانی ک گفتن خیلی عصبیم خیلیزتو مسیری ک میرفت دنبالشون من خیلی ناراحت بودم بهم گفت چته ها چه مرگته هیچی نگفتم 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خب وا بده دیگهانقدر الکی دعوا نکن

الکی چیه مگر من ادم نیستم من از خواهرش متنفرم دلم نمیخواد حتی ببینمش بعدم وقتی اینقد خسته ام و قبلش بحث کردیم چرا بایذ بره بیرون باهاشون و بدونی ک به من بگه با من هماهنگ کنه و قبلش بگه 

از اسفند نرفتی؟؟؟؟چقد فاصلتونه؟منم شهر غریبم با پوست و استخونم درکت میکنممن ۸۰۰ کیلومتر فاصلمهخیلی ر ...

منم 10 ساعت فاصله است. خب جوری رفتار کرد ک فکر کردم کنسله گفت اره تو همبر خوردی دیگه ولش کن اونا گفتن بریم همبر بخوریم بعد تو ماشین زنگ زد بهشون ک اماده شید میام حتی قبلش گفت خب کجا بریم شام فکرش کن 

انگار من کشک بودم ک بهم بگه فهمیدم اصرار و التماسش ک بیا بریم بیرون این بوده ک از قبل هماهنگ کرده بو ...

چرا نگفتی من برگردون خونه!؟چرا پا شدی با اون حالت رفتی باهاشون؟

فقط 1 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
..امروز ۲۷.۲.۱۴۰۳  بی بی چک مثبت شد🤗🤗،خوش اومدی ب دلم قشنگ ترین سوپرایزم🥰😍😘......❤
منم 10 ساعت فاصله است. خب جوری رفتار کرد ک فکر کردم کنسله گفت اره تو همبر خوردی دیگه ولش کن اونا گفت ...

ماهایی که تو غربت ازدواج کردیم خیلی گناه داریم

ببین تو غربت خودت باید هوای خودتو داشته باشی وگرنه کلات پس معرکست

بهش بگو

بگو چرا وقتی من کاری ازت میخوام انجام نمیدی ولی خواهرت بگه با سر میری. اگه دیدی شارلاتان بازی درمیاره بگو دفعه بعد خواسی با خواهرت بری شام بیرون منو گول نزن. من نمیام خودت برو

چرا نگفتی من برگردون خونه!؟چرا پا شدی با اون حالت رفتی باهاشون؟

چون فکر میکردم قراره دوتایی بریم یه شام بخوریم برگردیم تو ماشین فهمیدم میره دنبالشون ک دیگه اگر میگفتم برم گردون شر میشد بدتر از بدتر

ماهایی که تو غربت ازدواج کردیم خیلی گناه داریمببین تو غربت خودت باید هوای خودتو داشته باشی وگرنه کلا ...

تازه هوا سرد یخ بندون دخترش میگفت بریم پاساژ فکر کن پاهام از سرما یخ زده بود شوهرم هیچی نمیگفت میگفتم سرده بعد تو فست فود خواهرش جفت من نشسته بود بهش گفت بیا اینجا پیش من بشین اونجا سردت میشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792