ی جوریه از همه لحاظ خوبه هرچی بخام میخره واسم ولی ی حوریه احساس میکنم تو جمع ها ازم دوری میکنه ولی پیش همیم خوبه ولی بین مردم ازم دوری میکنه اصلا ی حوریه احساس میکنم نمیخاد منو تو همه بحث ها همش من کوتاه میام چون دوسش دارم ب اون میگم چرا وقتی بحثمون میشه نمیای معذرت خواهی کنی نمیای از دلم در بیاری خودم با زبون خودم بهش میگم زن نیاز به توجه داره این کاراشو میبینم بهش میگم تو منو دوس نداری میگه اشتباه میکنی
رفتیم بیرون با فامیل های خودش توی ماشین ما خودش و دوتا آبجی هاش و شوهر آبجیش و دوتا بچه های آبجیش نشستن و به من گفت برو تو ماشین اون یکی ها بشین بخاطر اینکه من ناراحت نشم میگفت میخای من برم بشینم خودش میدونست ناراحت میشم ک اینو گفت بهش گفتم چرا تو هم نمیای تو ماشین اون یکی ها با هم بشینیم دوتایی کنار هم گفت ن ابجیم اینا تنها میشن نمیشه تو برو تنها پیش اونا منم اینجا اصلا ی جوری بهم برخورد بگید که حسن کامل اشتباه نمیدونم چیکار کنم اصلا