همسر من پدر مادر نداره و آخرین بچه ی خانواده بوده و یه خواهر داره متولد ۵۷ که مجرده کارمند ه خیلی چاقه و هیچچچچچ خاستگاری نداره
الان ما عروسی گرفتیم خونمون آماده ست همسرم میگه الا و بلا من نمیتونم خواهرمو تنها بزارم و باید تا خواهرم ازدواج میکنه من نامزد بمونم و خونه ی خودمون خیلی کم میاد همش یا سر کاره یا پیش خواهرش . خواهرش هم میگه صبر کنید من ازدواج کنم منم میگم خب شاید هیچ وقت خاستگار نیومد من چرا باید صبر کنم ؟ خواهر برادرهای دیگه هم اصلا به روی خودسون نمیارن شما چه نظری دارید ؟