2777
2789

میدونم خیلی آدما خیلی حرفا ممکنه زده باشن بهتون باعث ناراحتیتون شده 

الان اولین حرفی ک یادتون میاد چی هس از نزدیکاتون یا عزیزاتون

منم زیاد حرف شنیدم خیلی

الان چیزی ک یادم میاد از ابجی بزرگمه تازه ازدواج کرده بود 

نمیدونم چی شد چی گفتم ک برگشت جلو شوهرش بام گفت اگ خوشگل بودی ک شوهر میکردی 😐 انتظار نداشتم همچین حرفی ازش بشنوم 


بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

۱۸ سالم بود بایکی دوست شده بودم فاز ازدواج گرفته بودم با وحشت اومدم به بابام گفتم

جلوی همه گفت اشکالی نداره میخوای بری بدی برو گورتو گم کن

در من کافریست که به تو سخت ایمان دارد خدا♥️✨

۱۸ سالم بود بایکی دوست شده بودم فاز ازدواج گرفته بودم با وحشت اومدم به بابام گفتمجلوی همه گفت اشکالی ...

عزمزممممم🥲🥺

میخوام از احسان براتون بنویسم... آخ احسان فدای اون چشای عسلیت بشم😍دیگه تو نینی سایت معروف شدی کاربرا ازم میخان امضامو کامل کنم 😌🤣

آخ عمان از زبون تیز شوهرم. انگار دست خودش نیست، با زبونش زخم میزنه به جگر آدم، بعد انکار میکنه و میگه منظورم این نبود و تو حساسی و ....

حرف فقط من نیست، خواهرشوهرمم از زبون تیز همسرم دلش میشکنه! 

زیادن

مثلا دوستم گفت عه فکر میکردم خواهرت مثل خودت بی جنبه س ولی نیست اصلا نفهمیدم چرا اینو گفت چون من همیشه پایه شوخی و خنده هاش بودم برعکس خودش

حالا خودش بگی بالا چشت ابروعه بهش برمیخوره میره تو قیافه😐

پسرخالم گف میخوامت گفتم نه نمیخواستمش ولی مامانش اومد ب مامانمو من گف من مطلقه برا پسرم‌نمیگیرم زشته مردم حرف درمیارن ابروم‌ون میره

(۱۸ سالم بود دوماه فقط بعد  نامزدی جداشدم ) انقدر دلم شکست ک نگووو یادم‌نمیره

ıň ţһє ňѧmє oғ ɢoԀ                                                              تمام قصه هایم قصه ی توست💕👫💕                                  خدایا شکرت بابت همه چی ک دادی بمن 🥰💞

تا گفتی حرف یکی از معاونامون یادم افتاد🥲

تو سن کم مجبور به ازدواج با یه لاشی شدم ۱۵ سالگی

و خب خیلی ظاهرم فرق کرده بود با بقیه بچه ها

روزی که باهاش رفتم مدرسه(بخاطر اینکه توجیهشون کنیم یه عقد سادس و مسئله بزرگی نیست که بخوان از مدرسه اخراجم کنن)

معاون اشغالمون برگشت با یه حالت چهره خیلییی بد(یجور که انگار حالت تهوع گرفته)زل زد بهم و گفت این چه ریختیه درست کردی واس خودت؟ فک کردی خوب شدی الان؟

الان ۱۹ سالمه ولی همیش یاد حرفش رو قلبم سنگینی میکنه

اخه پیرخرفت من خودم اونموقع حالم بد بود بخاطر تو سن کم اونقدر بزرگ شدن...

تو چرا اونکارو کردی؟ 

اومدم خونه مث چی گریه کردم و از ته دل نفرینش کردم

ولی بعدا بخاطر اینکه یه کار خیلی خوبی در حقم کرد سعی کردم ببخشمش....نمیدونم تونستم یا ن

یهیز بگم اسی؟ 

تاپیکت ،تاپیک خوبی نیست 

یادآوری درد دیگران و تکرار اون انرژی منفی اصلا خوب نیست 

ممکنه خود من در گذشته کاری کرده باشم یا حرفی زده باشم که کسی رو ناراحت کرده باشم ولی الان پشیمون باشم یا از روی غرض نگفته باشم و آرزو کنم اون افراد اون حرفها و کارها رو فراموش کنند و بیادشون نیاد 

کاش خودمون هم اینطور باشیم حرف و کار بدی اگر از دیگران دیدیم که آزارمون داد فراموش کنیم و ببخشیم 

شاید اون فرد الان پشیمون باشه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792