2777
2789
عنوان

اونایی که از عشقشون جدا شدن و به هم نرسیدن بیان

| مشاهده متن کامل بحث + 433 بازدید | 56 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اره خیلی سعی کردم یادم بره ولی در واقع نمیشه بخشی از گذشته هست

منم خونوادش مخالفن هنش فک میکنم اگ اون بخاد میتونه شما چقدر تلاش کرد عشقتوند؟؟؟؟خ سخته خیلی 

به امید رسیدن به دو تا از اهدافم :ازدواج با عشقم و موفق شدن توی شغلم 

نرسیدم 

سخت بود خیلی سخت، اما بعدش فهمیدم عشق به نرسیدنه نمیدونم شاید اگه الان بود زندگیم خیلی قشنگتر میشد اما دیگه باید خودم و تسلیم سرنوشت میکردم هروقت بهش فکر میگنم خودمو با همین جمله های الکی شاید قسمت نبوده و عشق به نرسیدنه و اون بدون تو حالش خوبه و این طور چیزا قانع میکنم تا کمتر درد نبودنش اذیتم کنه 

نرسیدم سخت بود خیلی سخت، اما بعدش فهمیدم عشق به نرسیدنه نمیدونم شاید اگه الان بود زندگیم خیلی قشنگتر ...

اتفاقا عشق یعنی جنگیدن و رسیدن. بقیه کشکه

زندگی کردن من مردن تدریجی بود/آنچه جان کند تنم عمر حسابش کردم
منم خونوادش مخالفن هنش فک میکنم اگ اون بخاد میتونه شما چقدر تلاش کرد عشقتوند؟؟؟؟خ سخته خیلی

من خیلی تلاش کردم بخاطرش از شمال شهر رفتم جنوب شهر رفتم باهاش یه جا کار کردم خودمو به هر دری زدم مادرش نزاشت 

من خیلی تلاش کردم بخاطرش از شمال شهر رفتم جنوب شهر رفتم باهاش یه جا کار کردم خودمو به هر دری زدم ماد ...

الهی بمیرم خیلی سحته منم توی همین دورانم فقط امیدوارم خدا معجزه کنه برام همین فقط همین 

عزیزم عشقتون خیلی تلاش کرد ؟؟؟ ما خیلی خیلی ناامیدیم الانم که کات

به امید رسیدن به دو تا از اهدافم :ازدواج با عشقم و موفق شدن توی شغلم 

الهی بمیرم خیلی سحته منم توی همین دورانم فقط امیدوارم خدا معجزه کنه برام همین فقط همین عزیزم عشقتون ...

نه اون اندازه من تلاش نکرد میتونست بگه به مامانش یا این یا هیچ کس نگفت !!!! 

پونزده سال + ۷ سال قبلترش

جمعا ۲۲ سال

مقایسه که نه اونم خیلی عذابم داد هیچوقت نفهمیدم عاشقمه یانه اینقدر که اذیتم میکرد شوهرم بدتر ازاون توزندگی اذیتم کرد،

اون عشق بچگیم بود هیچی ازبچگی نفهمیدم ازبس دلتنگ وبیقرار بودم

نشدکه بشه اونم زندگیش خوب نشد

نمیتونم در جمله بگنجونم رنجی که عشق برام داشت و ابدی هست 

امروز باخودم فکرمیکردم شاید  به واسطه  این رنج و نرسیدن واین دلتنگی سال‌های طولانی  خداوند گناهانم رو ببخشه

سه سال رابطه جدیمون تموم شدهفته بعد جدایی با دختر عموش نامزد کردنمردم زندگیمو میکنم ولی زندگیم‌از او ...

چقدر منی

ماهم ۳سال باهم بودیم واسه من یه هفته نشد با دختر داییش نامزد کرد

فقط اون لحظه ای که یهو خبر نامزدیش به گوشم رسید... 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792