مادرم شکاکه
انقدر با پدرم بحث الکی میکنه
بیدلیل میگه تو با فلانی هستی
پدرم باهر کی سلام میکنه میگه تو با اونی
پدرم هم مظلومه
از ترس آبرو کاری نمیکنه چیزی نمیگه
کافیه پدرم به یه خانم سلام کنه واییییییییییی تو خرابی هزار تا فحش ناجور
پدرم میزنه
حمله میکنه به برادرام اونارو میزنه
عین دیوونه هاست
حالا همه اینا بدرک
پدرم تازه عمل قلب باز کرده تازه ۳ ماهه
امروز رفته بیمارستان دیر اومده دوباره داد که تو با فلانی رفتی رستوران
میگیم بابا این مریضه ول کن ول نمیکنه
برادرم که چهل سالشه و خیلی مودب اومد از پدرم دفاع کنه با گلدون زد تو سرش
داداشم میگه بخدا اگه تو قرآن نمیگفتند احترام مادر واجبه ولش میکردم
نمیدونیم چکار کنیم از دستش
میره تو کوچه به همسایه ها میگه شوهرم خرابه آبرومون برده