2777
2789
عنوان

مادرم روانیمون کرده بخدا

| مشاهده متن کامل بحث + 1460 بازدید | 65 پست

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

چرت میگن دیگه بعضی ها

می گم مادرتون حتما باید بره پیش یک متخصص روانپزشک و دارو بخوره عزیزم.ایشون واقعا بیمار هستن و فقط دارو می تونه حالشو خوب کنه.کم کم جونتون هم در خطر میفته.من کارشناسی ارشد روانشناسی هستم.از خودم نمیگم.باید حتما ویزیت بشه

بخدا من انقدر گریه کردم پدرم تازه از بیمارستان ترخیص شده ۳ماه بیمارستان بود برادرام ۳ ماه زجر کشیدن ...

خب اگه خیلی اذیتتون کرد بهش قرص خواب بدین بعد ببرینش تا بستریش کنن و درمانشه

تو این مدت اصلا به دیدنش نرید تا دوباره شروع کنه

وای برتو کوروش که گرگ هایی،سرزمینت را که با رنگ زعفران،تیروکمان آرش،شمشیر رستم و کتاب های پرین ساخته بودی تبدیل به سرزمینی کردند که خلیج پارس هم ندارد.یوتاب کجای کاری که دزدان سرزمینت برتو تخت جمشید و بیستونی نزارند.اه سرزمینم گویی  مردمانت که ادعای غیرت دارند ساختن را از صدای لالاییه مادرانشان نیاموختند......!

بزور بهش بدین حیف خانوادتون بخاطر بیماری ی نفر اینجوری داغون بشه فردا دور از جون تک تکتونو با کاراش ...

بزور چطوری بدیم هممون سر خونه زندگی هستیم


خودش میدونه مشکل داره میگه به کسی نگین

منم یکی رو می‌شناختم این مدلی بود..زنداداش همسایمون بود..

میگفت پدر برادمو درآورده اونقدر که تهمت میزنه.. برادرش روحانی بزرگی بود ویه منصب مهمی هم داشت..بنده خدا رو یبار دم در واحد همسایمون دیدم مثل اینکه خواهرش خونه نبود..سلام کردم بهش..از استرس واز نبود اعتماد بنفس اونقدر هول شده بود که نمیدونست چکار کنی..خیلی دلم براش سوخت..اونا هم مدام در کشمکش طلاق بودن..ولی بخاطر بچه هاشون شوهره میسوخت ومیساخت

می گم مادرتون حتما باید بره پیش یک متخصص روانپزشک و دارو بخوره عزیزم.ایشون واقعا بیمار هستن و فقط دا ...

مشکل اینه قبول نداره میگه پدرتون خرابه شما دارین دفاع میکنید

بردیم دکتر مغز و اعصاب آرام بخش قوی داد ولی نمیخوره

بزور چطوری بدیم هممون سر خونه زندگی هستیمخودش میدونه مشکل داره میگه به کسی نگین

من بودم میگفتم بیان دست و پا بسته ببرنش ی مدت بستریش کنن خوب ک شد بر میگردوندمش ببخشید اگه ناراحت میشید چون تو فامیل داشتیم و با دلسوزی ب حال خودش ولش کردیم و عاقبتش خوب نبود انقدر صریح گفتم

منم یکی رو می‌شناختم این مدلی بود..زنداداش همسایمون بود..میگفت پدر برادمو درآورده اونقدر که تهمت میز ...

ادم میفهمه کی خرابه کی نیست

پدرم از وقتی بیمارستان بود دوماه گوشیشو دستم بود تو بگی یه چیز خطا پیدا کنم یا کسی زنگ بزنه

مادرم بیماره

عاقبتش چی شد؟

نپرس دیگه خیلی بد بود

ولی درعوض چندنفرو میشناسم رفتن درمان کردن الان دارن زندگیشونو میکننن

ک البته ب واسطه همون فامیل با این آدما و داستانشون اشنا شدیم

نپرس دیگه خیلی بد بودولی درعوض چندنفرو میشناسم رفتن درمان کردن الان دارن زندگیشونو میکنننک البته ب و ...

من واقعا دیگه بریدم 


گفتم باهاش قطع رابطه کنم بلکم آدم شه ولی درست نمیشه


همش میترسه من باهاش قطع رابطه کنم

اون سری گفتم نمیخوام بهم زنگ بزنی زد زیر گریه و التماس


الان دوباره اینطوری

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز