با اینکه چهار سال گذشته ولی درد ش زخمش خوب نشده
اعتماد از بین رفته
با هر اشغال بودن یا دیر اومدن فکرت میره سمت خیانت
بخشیدن هم از ته ته دل نیست
عین کسی که در اثر تصادف فلج بشه
اول امید داره خوب بشه ولی بعد ناامید میشه و می فهمه درست شدنی در کار نیست
مرد هر چقدر هم که ادم شده باشه
حالا اونم مطمئن نباشی که شده یا نه
تپش قلب شبانه دلتنگی وسواس فکری نشخوار فکری افسردگی عدم اعتماد بنفس
هر کی هم میاد میگه به خودت برس خیانت نکنه
ولی بعد خیانت فقط باید بری
من که پاسوز بچه شدم
حسرت یه خنده از ته دل مونده به دلم ولی
انشالله یه روز با بچه م میرم