2777
2789
عنوان

بیاین یه خاطره از کسی که دوسش داشتین و دیگه ندارینش بگین❤️‍🩹

| مشاهده متن کامل بحث + 2487 بازدید | 143 پست
ای‌ وای😔خدا رحمتش کنه عزیزم 🖤🖤🖤توی تصادف کشته شدن؟! شما هم کنارش بودین؟

بله عزیزم

تو این نقطه از زندگی مرگ هم نمیتونه از من بگیره تو رو💛 یه زمانی کنارم دراز میکشیدی و بغلم میکردی تا راحت برای داییم گریه کنم، اما تو میدونستی که الان کسی نیست بغلم کنه.اون شب وقتی باهات قهر کرده بودم گفتی فردا باید برم دانشگاه و من با حالت قهر گفتم خداحافظ و تو بهم گفتی اینطوری نگو شاید این آخرین خداحافظی ما باشه و من پشتم رو بهت کردم تا گریه مو نبینی و تو فهمیدی و بغلم کردی. هرگز فراموش نمیکنم زمانی که توی اخرین روز وقتی اون لباس رو تو اتاق پرو تنت دیدم چقدر نور و تو، تو دیدم و برام روشنایی بودی. هیچوقت از یادم نمیره اون شب اخر وقتی گریت گرفته بود و میگفتی اگه بدونی من ازت ناراحتم ترجیح میدی تمومش کنی و در ادامش گفتی منظورت اینه که بمیری و صبحش اینکارو کردی:)اون شب بود که فهمیدم جدا دوستم داری و من توی اون مهمونی خوشحال بودم اما تو قرار بود صبحش برای همیشه ترکم کنی:”) اون بغل و بوسه رو هرگز فراموش نمیکنم. وقتی زدی کنار که استراحت کنی و سرت رو گذاشتی رو پام رو فراموش نمیکنم. فراموش نمیکنم که جدا اون قشنگترین و تلخ ترین مسافرتم بود. هنوزم دوستم داری؟بهم نگاه میکنی؟برات مهمم؟منتظرم میمونی؟ازت خواهش میکنم منتظرم بمون🫀درست اون شب که بعد ۱۰ روز که تو کما بودی و تصمیم گرفتی بری و درست همون زمان که فهمیدم، میدونستم اگه امشب نمیرم هیچوقت با هیچ دردی نمیمیرم، میدونستم امشب زنده بمونم هیچوقت نمیمیرم، اما نمیدونستم چطور باید خوابید، چطور باید غذا خورد؛ همه چیز از یادم رفته بود. قلبم هر روز بزرگتر و بزرگتر میشه و میدونم یه روز میترکه» اون زمان وقتی تو کما بودی بهم زنگ میزدن تا ارومم کنن من بهشون میگفتم بخدا که تا حالا نشده از خدا چیزی بخام و بهم نده، وقتی رفتی هم به همه گفتم وقتی اینهمه ادم دعا کردن نشد فقط بخاطره این بود که خدا جای بهتری برای تو کنار گذاشته بود. همین که بدونم الان خوبی خوشحالم میکنه. لحظات خوبی رو که کنار هم داشتیم فراموش نمیکنم و خاطراتمون با ارزش ترین دارایی من باقی میمونه🕊️ آرزو میکنم اون دنیا بتونم در کنارت باشم مهدی عزیزم💚

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خیلی متاسفم عزیزم امیدواریم بهترین ها در انتظارتون باشه🙏

همچنین🤍

تو این نقطه از زندگی مرگ هم نمیتونه از من بگیره تو رو💛 یه زمانی کنارم دراز میکشیدی و بغلم میکردی تا راحت برای داییم گریه کنم، اما تو میدونستی که الان کسی نیست بغلم کنه.اون شب وقتی باهات قهر کرده بودم گفتی فردا باید برم دانشگاه و من با حالت قهر گفتم خداحافظ و تو بهم گفتی اینطوری نگو شاید این آخرین خداحافظی ما باشه و من پشتم رو بهت کردم تا گریه مو نبینی و تو فهمیدی و بغلم کردی. هرگز فراموش نمیکنم زمانی که توی اخرین روز وقتی اون لباس رو تو اتاق پرو تنت دیدم چقدر نور و تو، تو دیدم و برام روشنایی بودی. هیچوقت از یادم نمیره اون شب اخر وقتی گریت گرفته بود و میگفتی اگه بدونی من ازت ناراحتم ترجیح میدی تمومش کنی و در ادامش گفتی منظورت اینه که بمیری و صبحش اینکارو کردی:)اون شب بود که فهمیدم جدا دوستم داری و من توی اون مهمونی خوشحال بودم اما تو قرار بود صبحش برای همیشه ترکم کنی:”) اون بغل و بوسه رو هرگز فراموش نمیکنم. وقتی زدی کنار که استراحت کنی و سرت رو گذاشتی رو پام رو فراموش نمیکنم. فراموش نمیکنم که جدا اون قشنگترین و تلخ ترین مسافرتم بود. هنوزم دوستم داری؟بهم نگاه میکنی؟برات مهمم؟منتظرم میمونی؟ازت خواهش میکنم منتظرم بمون🫀درست اون شب که بعد ۱۰ روز که تو کما بودی و تصمیم گرفتی بری و درست همون زمان که فهمیدم، میدونستم اگه امشب نمیرم هیچوقت با هیچ دردی نمیمیرم، میدونستم امشب زنده بمونم هیچوقت نمیمیرم، اما نمیدونستم چطور باید خوابید، چطور باید غذا خورد؛ همه چیز از یادم رفته بود. قلبم هر روز بزرگتر و بزرگتر میشه و میدونم یه روز میترکه» اون زمان وقتی تو کما بودی بهم زنگ میزدن تا ارومم کنن من بهشون میگفتم بخدا که تا حالا نشده از خدا چیزی بخام و بهم نده، وقتی رفتی هم به همه گفتم وقتی اینهمه ادم دعا کردن نشد فقط بخاطره این بود که خدا جای بهتری برای تو کنار گذاشته بود. همین که بدونم الان خوبی خوشحالم میکنه. لحظات خوبی رو که کنار هم داشتیم فراموش نمیکنم و خاطراتمون با ارزش ترین دارایی من باقی میمونه🕊️ آرزو میکنم اون دنیا بتونم در کنارت باشم مهدی عزیزم💚

منم ک کم مونده ب هق هق بیوفتم ،همینو بگو چ کاری بود اخه نصف شبی یاد نداشته هامون افتادیم

 

ببخشید باعث ناراحتیتون شدم🥲

تو این نقطه از زندگی مرگ هم نمیتونه از من بگیره تو رو💛 یه زمانی کنارم دراز میکشیدی و بغلم میکردی تا راحت برای داییم گریه کنم، اما تو میدونستی که الان کسی نیست بغلم کنه.اون شب وقتی باهات قهر کرده بودم گفتی فردا باید برم دانشگاه و من با حالت قهر گفتم خداحافظ و تو بهم گفتی اینطوری نگو شاید این آخرین خداحافظی ما باشه و من پشتم رو بهت کردم تا گریه مو نبینی و تو فهمیدی و بغلم کردی. هرگز فراموش نمیکنم زمانی که توی اخرین روز وقتی اون لباس رو تو اتاق پرو تنت دیدم چقدر نور و تو، تو دیدم و برام روشنایی بودی. هیچوقت از یادم نمیره اون شب اخر وقتی گریت گرفته بود و میگفتی اگه بدونی من ازت ناراحتم ترجیح میدی تمومش کنی و در ادامش گفتی منظورت اینه که بمیری و صبحش اینکارو کردی:)اون شب بود که فهمیدم جدا دوستم داری و من توی اون مهمونی خوشحال بودم اما تو قرار بود صبحش برای همیشه ترکم کنی:”) اون بغل و بوسه رو هرگز فراموش نمیکنم. وقتی زدی کنار که استراحت کنی و سرت رو گذاشتی رو پام رو فراموش نمیکنم. فراموش نمیکنم که جدا اون قشنگترین و تلخ ترین مسافرتم بود. هنوزم دوستم داری؟بهم نگاه میکنی؟برات مهمم؟منتظرم میمونی؟ازت خواهش میکنم منتظرم بمون🫀درست اون شب که بعد ۱۰ روز که تو کما بودی و تصمیم گرفتی بری و درست همون زمان که فهمیدم، میدونستم اگه امشب نمیرم هیچوقت با هیچ دردی نمیمیرم، میدونستم امشب زنده بمونم هیچوقت نمیمیرم، اما نمیدونستم چطور باید خوابید، چطور باید غذا خورد؛ همه چیز از یادم رفته بود. قلبم هر روز بزرگتر و بزرگتر میشه و میدونم یه روز میترکه» اون زمان وقتی تو کما بودی بهم زنگ میزدن تا ارومم کنن من بهشون میگفتم بخدا که تا حالا نشده از خدا چیزی بخام و بهم نده، وقتی رفتی هم به همه گفتم وقتی اینهمه ادم دعا کردن نشد فقط بخاطره این بود که خدا جای بهتری برای تو کنار گذاشته بود. همین که بدونم الان خوبی خوشحالم میکنه. لحظات خوبی رو که کنار هم داشتیم فراموش نمیکنم و خاطراتمون با ارزش ترین دارایی من باقی میمونه🕊️ آرزو میکنم اون دنیا بتونم در کنارت باشم مهدی عزیزم💚

کاش امتحان نداشتم...میشستم تا آخر این تاپیک برای هرکدومتون یک دور گریه میکردم که شما اینقدر زجر کشیده این:)

✨من و خانه هردو خوبیم ،اما هنگامی که شب فرا می‌رسد از چشمانِ من اشک و از دیوار خانه غم می‌ریزد✨

از یه حرکت عجیب خوشم میومد دوست داشتم تا صبح تو راه پله ها تو بغل هم باشیم یه شب تا صبح تو سرما باهم ...

راه پله ی کجا؟!

فقط 3 هفته و 4 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
میشه برای اینکه خدا یه بچه سالم بهم بده برام صلوات بفرستید😔.                                                                     ۳بار سقط داشتم💔💔
الاهی خدا به شما و مادرش صبر بده همتون الان داغون هستید

خدا درد میده تحملش رو میده❤️‍🩹

تو این نقطه از زندگی مرگ هم نمیتونه از من بگیره تو رو💛 یه زمانی کنارم دراز میکشیدی و بغلم میکردی تا راحت برای داییم گریه کنم، اما تو میدونستی که الان کسی نیست بغلم کنه.اون شب وقتی باهات قهر کرده بودم گفتی فردا باید برم دانشگاه و من با حالت قهر گفتم خداحافظ و تو بهم گفتی اینطوری نگو شاید این آخرین خداحافظی ما باشه و من پشتم رو بهت کردم تا گریه مو نبینی و تو فهمیدی و بغلم کردی. هرگز فراموش نمیکنم زمانی که توی اخرین روز وقتی اون لباس رو تو اتاق پرو تنت دیدم چقدر نور و تو، تو دیدم و برام روشنایی بودی. هیچوقت از یادم نمیره اون شب اخر وقتی گریت گرفته بود و میگفتی اگه بدونی من ازت ناراحتم ترجیح میدی تمومش کنی و در ادامش گفتی منظورت اینه که بمیری و صبحش اینکارو کردی:)اون شب بود که فهمیدم جدا دوستم داری و من توی اون مهمونی خوشحال بودم اما تو قرار بود صبحش برای همیشه ترکم کنی:”) اون بغل و بوسه رو هرگز فراموش نمیکنم. وقتی زدی کنار که استراحت کنی و سرت رو گذاشتی رو پام رو فراموش نمیکنم. فراموش نمیکنم که جدا اون قشنگترین و تلخ ترین مسافرتم بود. هنوزم دوستم داری؟بهم نگاه میکنی؟برات مهمم؟منتظرم میمونی؟ازت خواهش میکنم منتظرم بمون🫀درست اون شب که بعد ۱۰ روز که تو کما بودی و تصمیم گرفتی بری و درست همون زمان که فهمیدم، میدونستم اگه امشب نمیرم هیچوقت با هیچ دردی نمیمیرم، میدونستم امشب زنده بمونم هیچوقت نمیمیرم، اما نمیدونستم چطور باید خوابید، چطور باید غذا خورد؛ همه چیز از یادم رفته بود. قلبم هر روز بزرگتر و بزرگتر میشه و میدونم یه روز میترکه» اون زمان وقتی تو کما بودی بهم زنگ میزدن تا ارومم کنن من بهشون میگفتم بخدا که تا حالا نشده از خدا چیزی بخام و بهم نده، وقتی رفتی هم به همه گفتم وقتی اینهمه ادم دعا کردن نشد فقط بخاطره این بود که خدا جای بهتری برای تو کنار گذاشته بود. همین که بدونم الان خوبی خوشحالم میکنه. لحظات خوبی رو که کنار هم داشتیم فراموش نمیکنم و خاطراتمون با ارزش ترین دارایی من باقی میمونه🕊️ آرزو میکنم اون دنیا بتونم در کنارت باشم مهدی عزیزم💚

اولین بار همو تو پارکینگ تالار دیدیم بغلم کرده بود داشتیم شهرو از دور تماشا میکردیم 

یه بار خونه تنها بودم ۷ صبح میگرنم شروع شد اومد بغلم کرد سرمو ماساژ داد بوسم کرد سرم خوب شد رفت 


قبلاً یکی از کاربرای معروف نی نی سایت بودم به خاطر درس و کنکور رفتم الآنم برای یه مدت کوتاهی اومدم انشالله بعد کنکور میام(:

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792