2777
2789
عنوان

بیاین یه خاطره از کسی که دوسش داشتین و دیگه ندارینش بگین❤️‍🩹

| مشاهده متن کامل بحث + 2739 بازدید | 143 پست
13 روزہ قھرم بنظرتون بمیگردہ

برای چی اخه

تو این نقطه از زندگی مرگ هم نمیتونه از من بگیره تو رو💛 یه زمانی کنارم دراز میکشیدی و بغلم میکردی تا راحت برای داییم گریه کنم، اما تو میدونستی که الان کسی نیست بغلم کنه.اون شب وقتی باهات قهر کرده بودم گفتی فردا باید برم دانشگاه و من با حالت قهر گفتم خداحافظ و تو بهم گفتی اینطوری نگو شاید این آخرین خداحافظی ما باشه و من پشتم رو بهت کردم تا گریه مو نبینی و تو فهمیدی و بغلم کردی. هرگز فراموش نمیکنم زمانی که توی اخرین روز وقتی اون لباس رو تو اتاق پرو تنت دیدم چقدر نور و تو، تو دیدم و برام روشنایی بودی. هیچوقت از یادم نمیره اون شب اخر وقتی گریت گرفته بود و میگفتی اگه بدونی من ازت ناراحتم ترجیح میدی تمومش کنی و در ادامش گفتی منظورت اینه که بمیری و صبحش اینکارو کردی:)اون شب بود که فهمیدم جدا دوستم داری و من توی اون مهمونی خوشحال بودم اما تو قرار بود صبحش برای همیشه ترکم کنی:”) اون بغل و بوسه رو هرگز فراموش نمیکنم. وقتی زدی کنار که استراحت کنی و سرت رو گذاشتی رو پام رو فراموش نمیکنم. فراموش نمیکنم که جدا اون قشنگترین و تلخ ترین مسافرتم بود. هنوزم دوستم داری؟بهم نگاه میکنی؟برات مهمم؟منتظرم میمونی؟ازت خواهش میکنم منتظرم بمون🫀درست اون شب که بعد ۱۰ روز که تو کما بودی و تصمیم گرفتی بری و درست همون زمان که فهمیدم، میدونستم اگه امشب نمیرم هیچوقت با هیچ دردی نمیمیرم، میدونستم امشب زنده بمونم هیچوقت نمیمیرم، اما نمیدونستم چطور باید خوابید، چطور باید غذا خورد؛ همه چیز از یادم رفته بود. قلبم هر روز بزرگتر و بزرگتر میشه و میدونم یه روز میترکه» اون زمان وقتی تو کما بودی بهم زنگ میزدن تا ارومم کنن من بهشون میگفتم بخدا که تا حالا نشده از خدا چیزی بخام و بهم نده، وقتی رفتی هم به همه گفتم وقتی اینهمه ادم دعا کردن نشد فقط بخاطره این بود که خدا جای بهتری برای تو کنار گذاشته بود. همین که بدونم الان خوبی خوشحالم میکنه. لحظات خوبی رو که کنار هم داشتیم فراموش نمیکنم و خاطراتمون با ارزش ترین دارایی من باقی میمونه🕊️ آرزو میکنم اون دنیا بتونم در کنارت باشم مهدی عزیزم💚

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

شوهرسابقم

دلم براش پرمیکشه

شدیدا به دعاهاتون نیاز دارم.از وقتی که منو دادن به شوهرم همش میگه ندارم.بچه‌هام دارن با حسرت چیزای ساده بزرگ میشن.همه پس اندازمو گذاشتم رو یه حرفه و آموزش میبینم.دعا کنین برام تو کارم موفق بشم و به درامد خوبی برسم🙏

عشق دوران اول جوونی بود همون به اصطلاح عشق اول گفت پدرم گفته باید ازدواج کنم و تموم کردیم ولی من واقعا دوستش داشتم اونم میگفت داره نمیدونم چون اولین عشق بود یادم نمیره دیوونگی هامون رو

خدایا شکرت❤️❤️❤️❤️

دوستش نداشتم، تمام وجودم بود و وقتی فهمید گفت دیگه پیام نده...و تمام شد. از اون روز من مردم اما سعی کردم به زندگانی ادامه بدم.

"الحمدالله کما هو اهله" یعنی (از دست و زبان که برآید/کز عهده ی شکرش به درآید)

اولین بار جدی وقتی باهم حرف زدیم تو ماشین بود گفت عوض میشم گفت تو زنم بشی درست میشم به حرف مردم توجه نکن من دوست دارم به خاطر تو هرکاری میکنم تو فقط بگو بله 

من خرم دوسش داشتم فکر میکردم آدم میشه 

یادم اون شب طوفان می اومد برای همین فرصت کردیم باهم حرف بزنیم 

و به واو حرف اون شبش یادم که میگفت عوض میشم 😏

چرا مغزت نمیخواد کودیکت به یاد بیاره؟آیا اتفاق خاصی در کودکیت افتاده؟
شوهرسابقمدلم براش پرمیکشه

پس چرا جدا شدین🥲

تو این نقطه از زندگی مرگ هم نمیتونه از من بگیره تو رو💛 یه زمانی کنارم دراز میکشیدی و بغلم میکردی تا راحت برای داییم گریه کنم، اما تو میدونستی که الان کسی نیست بغلم کنه.اون شب وقتی باهات قهر کرده بودم گفتی فردا باید برم دانشگاه و من با حالت قهر گفتم خداحافظ و تو بهم گفتی اینطوری نگو شاید این آخرین خداحافظی ما باشه و من پشتم رو بهت کردم تا گریه مو نبینی و تو فهمیدی و بغلم کردی. هرگز فراموش نمیکنم زمانی که توی اخرین روز وقتی اون لباس رو تو اتاق پرو تنت دیدم چقدر نور و تو، تو دیدم و برام روشنایی بودی. هیچوقت از یادم نمیره اون شب اخر وقتی گریت گرفته بود و میگفتی اگه بدونی من ازت ناراحتم ترجیح میدی تمومش کنی و در ادامش گفتی منظورت اینه که بمیری و صبحش اینکارو کردی:)اون شب بود که فهمیدم جدا دوستم داری و من توی اون مهمونی خوشحال بودم اما تو قرار بود صبحش برای همیشه ترکم کنی:”) اون بغل و بوسه رو هرگز فراموش نمیکنم. وقتی زدی کنار که استراحت کنی و سرت رو گذاشتی رو پام رو فراموش نمیکنم. فراموش نمیکنم که جدا اون قشنگترین و تلخ ترین مسافرتم بود. هنوزم دوستم داری؟بهم نگاه میکنی؟برات مهمم؟منتظرم میمونی؟ازت خواهش میکنم منتظرم بمون🫀درست اون شب که بعد ۱۰ روز که تو کما بودی و تصمیم گرفتی بری و درست همون زمان که فهمیدم، میدونستم اگه امشب نمیرم هیچوقت با هیچ دردی نمیمیرم، میدونستم امشب زنده بمونم هیچوقت نمیمیرم، اما نمیدونستم چطور باید خوابید، چطور باید غذا خورد؛ همه چیز از یادم رفته بود. قلبم هر روز بزرگتر و بزرگتر میشه و میدونم یه روز میترکه» اون زمان وقتی تو کما بودی بهم زنگ میزدن تا ارومم کنن من بهشون میگفتم بخدا که تا حالا نشده از خدا چیزی بخام و بهم نده، وقتی رفتی هم به همه گفتم وقتی اینهمه ادم دعا کردن نشد فقط بخاطره این بود که خدا جای بهتری برای تو کنار گذاشته بود. همین که بدونم الان خوبی خوشحالم میکنه. لحظات خوبی رو که کنار هم داشتیم فراموش نمیکنم و خاطراتمون با ارزش ترین دارایی من باقی میمونه🕊️ آرزو میکنم اون دنیا بتونم در کنارت باشم مهدی عزیزم💚

۸ساعت راه میرم پسرشو که میبره مدرسه دورادور میبینمش و برمیگردم .و گاهی به امید تاپیک زدنش تو این سا ...

چیشد که جدا شدین

تو این نقطه از زندگی مرگ هم نمیتونه از من بگیره تو رو💛 یه زمانی کنارم دراز میکشیدی و بغلم میکردی تا راحت برای داییم گریه کنم، اما تو میدونستی که الان کسی نیست بغلم کنه.اون شب وقتی باهات قهر کرده بودم گفتی فردا باید برم دانشگاه و من با حالت قهر گفتم خداحافظ و تو بهم گفتی اینطوری نگو شاید این آخرین خداحافظی ما باشه و من پشتم رو بهت کردم تا گریه مو نبینی و تو فهمیدی و بغلم کردی. هرگز فراموش نمیکنم زمانی که توی اخرین روز وقتی اون لباس رو تو اتاق پرو تنت دیدم چقدر نور و تو، تو دیدم و برام روشنایی بودی. هیچوقت از یادم نمیره اون شب اخر وقتی گریت گرفته بود و میگفتی اگه بدونی من ازت ناراحتم ترجیح میدی تمومش کنی و در ادامش گفتی منظورت اینه که بمیری و صبحش اینکارو کردی:)اون شب بود که فهمیدم جدا دوستم داری و من توی اون مهمونی خوشحال بودم اما تو قرار بود صبحش برای همیشه ترکم کنی:”) اون بغل و بوسه رو هرگز فراموش نمیکنم. وقتی زدی کنار که استراحت کنی و سرت رو گذاشتی رو پام رو فراموش نمیکنم. فراموش نمیکنم که جدا اون قشنگترین و تلخ ترین مسافرتم بود. هنوزم دوستم داری؟بهم نگاه میکنی؟برات مهمم؟منتظرم میمونی؟ازت خواهش میکنم منتظرم بمون🫀درست اون شب که بعد ۱۰ روز که تو کما بودی و تصمیم گرفتی بری و درست همون زمان که فهمیدم، میدونستم اگه امشب نمیرم هیچوقت با هیچ دردی نمیمیرم، میدونستم امشب زنده بمونم هیچوقت نمیمیرم، اما نمیدونستم چطور باید خوابید، چطور باید غذا خورد؛ همه چیز از یادم رفته بود. قلبم هر روز بزرگتر و بزرگتر میشه و میدونم یه روز میترکه» اون زمان وقتی تو کما بودی بهم زنگ میزدن تا ارومم کنن من بهشون میگفتم بخدا که تا حالا نشده از خدا چیزی بخام و بهم نده، وقتی رفتی هم به همه گفتم وقتی اینهمه ادم دعا کردن نشد فقط بخاطره این بود که خدا جای بهتری برای تو کنار گذاشته بود. همین که بدونم الان خوبی خوشحالم میکنه. لحظات خوبی رو که کنار هم داشتیم فراموش نمیکنم و خاطراتمون با ارزش ترین دارایی من باقی میمونه🕊️ آرزو میکنم اون دنیا بتونم در کنارت باشم مهدی عزیزم💚

خیلی دوسش دارم 

خیلی زیاد 

حتی قصد ازدواجم با هام نداره هیچی 

منم قصد ازدواج ندارم هیچی 

چقد دوستش دارم 

تو یه شهر دیگه هست از من دوره

دلم پرمیکشه براش

میمیرم براش

با همه بدی و خوبی هاش دوسش دارم 

نمیدونم 

واقعا دوستم داره یا منو برای هوسش میخواد

نمیدونم 

و با هم هاین وجود اصلا نمیتونم ولش کنم 

کور شدم کر شدم احمق شدم 😭


فکر  چیز خوبه، ولی اگر بیش از حد بشه مثل یه آلودگی میمونه که زندگیتو نابود می کنه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792