آره بخدا برا خودمنم سنگینه
عزیزم از چن تاشون شماره بگیرم آخه
وضعیت خرابه
ی مراجع دارم ی خانمه ک ۲تا پسر اوتیسم داره
شوهرش بخاطر همین ۲تا، ی زنگ دیگه گرفته داره با زن و بچه های جدیدش زندگی میکنه ب اینا یه اتاق کوچیک داده اون سمت حیاط!
بعد خانمه مامانش فوت کرد داداشش اینو فرستاد کربلا ب نیابت از مادرش
کلی خوشحال بود ک داره رایگان ینی ب حساب داداشش میره کربلا
یکروز مونده بود برگرده خونهش در اثر اتصالی آتیش میگیره..
همه چیز همون اتاق فقیرانهش هم نابود میشه..
هوو عه فقط میتونه بسختی بچههارو نجات بده خودشم کلی سوخته بنده خدا
از کربلا برگشت و دید دیگه خونه هم نداره.....
خب من ب کدومشون کمک کنم..
اینجوری زیادن
ی سری مواد غذایی براش گرفتم قبل رفتنش
ولی الان اصن نمدونم کجاس.. شنیدم با بچههاش رفته خونه فامیل تا کمیته براش خونه بسازه