نمیتونم تصور کنم.
مادر بچه دوست شوهره بوده یا صیغه؟ الان کجاست و چی به سرش اومد
من احساس میکنم میرفتم بچرو میاوردم بزرگ میکردم و ب زندگیم ادامه میدادم اماااااااااا شوهرم از چشم خیییلی میفتاد
همچین آدم بی تعهدی که بچه خودشو گردن نگیره رو عمرا شوهر خودم بدونم که بخوام باهاش زندگی کنم یا اصلا تو روش نگاه کنم خیلی متنفرم از زن ومردای هرزه ای که خودشون عشق وحال کنن وبعد نتیجه عشق وحالشون رو گردن نگیرن خو گناه اون طفل معصوم چیه خدا ازشون نگذره خیلی اعصابم به هم ریخت😐😐😐
تمکن مالی نداره بچه رو خودش بزرگ کنه؟
خب من نظر شخصیمو گفتم و واقعانم تو شرایط می‌بودم اینکارو میکردم.اون بجه ک گناهی نکرده این وسط. از اون طرفم من واقعا عاشق شوهرم و زندگیمم و این علاقم دو طرفه ی.فرضو میزارم بر این ک تو گذشته بوده شاید اینطوری خودمو گول بزنم بگم انگار با یکی ازدواج کردم ک ازدواج قبلش بجه ای داره.خب شاید مادر بجه یا پدر بجه وجدان نداشته باشن من دلم نمیاد ی بجه ای ک پدرش معلوم باشه و زنده باشه رو بزارم پرورشگاه بمونم.شاید عجیبم نمیدونم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز