امتحانمو خیلی بد خراب کردم میخوام گریه کنم🥹

البته بیشتر بخاطر مدرسه اس وگرنه من با سختی ها کنار میام متنفرم از این مدرسه گند بی امکانات با مدیر احمق واسه ۱ کم نمره میومد سر کلاس مسخره میکرد با زبونش نیش ک چ عرض کنم... وایی همه از دستش گریه میکردن😪

خیلی سخت میگیره با اینکه مدرسه دولتیه عوضی

بله خودمم چن بار سر بداخلاقی و از اینکه جواب یادم رفته بود از استرس گریه کردم 

دخترامون با استرس فراوان مدرسه رو میگذروندن و منم همچنین

ببین وضع من این بود هرروز کم کمش حدود ۳ الی ۷ ساعت درس میخوندم روزایی ک معلم های عصبی درس داشتن ب ۸ ساعت هم می‌رسید میرفتم حیاط تو هوای سرد و بارونی درس میخوندم چندین بار هم مریض شدم تو خونه هوا گرم میشد خوابم میگرفت مجبور میشدم برم حیاط .نمیتونستیم بگیم وقت نکردیم میگفتن وظیفتون درس خوندنه 

حتی ب من یه بار گفتن ک ب من ربطی نداره از ساعت ۵ و نیم صبح پا میشدی میخوندی نمره بگیری 

یه معلمم هم تو یازدهم بد دلم رو شکست امسال فوت کرد خدارحمتش کنه.. اولش خیلی خوشم میومد ازش معلم جامعه بود

امکانات ماهم صفر بود و همچنین آرامش 

از وقتی اومدم مدرسه جدید فهمیدم همه ما زرنگ بودیم تو مدرسه قبلی منتها کسی قدر ندونست همیشه خودم رو تنبل میدونستم انقدر گفته بودن تنبلید 

من فردا شیمی دارم اینقدر خسته ام از صبح دارم میخونم مغزم دیگه نمیکشه  یه تیکه اش هم مونده😥😥

مدرسه ما مدرسه دوره شاه بوده بسیار قدیمی با اینکه منطقه سردسیر ولی مدیر بخاری دیواری کوچیک زده همه از سرما میلرزیم سر کلاس 

خیلی از معلم ها حاضر نیستن بیان تدریس برامون معلم تاریخ و عربی تفکر و امادگی نداریم موقع که معلم نیس مدیر مارو کلفت خودش میبینه تهدید میکنه واسه کم کردن نمره مارو مجبور میکنه کل مدرسه و تمیز کنیم  تازه از تحقیر هاش نگم.... هی خستم از این محیط 

یکی از آسون ترین درسای انسانی جامعه شناسیه مخصوصا یازدهم

درسته فقط آسیب بدنی نداشتیم

من نمره های مستمرم چن تا شون ۲۰ بود چن تاشم ۱۸ یا ۱۷ بعضی هاشون ۱۳.۱۴ گرفته بودم با اون همه فشار روحی 

  برا خرداد هم در حد قبولی خوندم ۱۱ .۱۲.۱۳ گرفتم ۳ تاشم رد شدم و شهریور رفتم امتحان دادم

حال روحی خیلی مهمه تو درس 

ما هم سال قبل شوفاژ مدرسه مون خراب بود هیچی نداشتیم حتی بخاری 

فکرکنم اواخر آذر اومدن شوفاژ وصل کردن ک کم کم دیگه سرما داشت تموم میشد خیلی مریض شدیم 

مارو هم می‌فرستادند کتابخونه یا نمازخونه رو مرتب کنیم

[QUOTE=366091605]ما هم سال قبل شوفاژ مدرسه مون خراب بود هیچی نداشتیم حتی بخاری  فکرکنم اواخر آذر اومدن شوفاژ مارو مجبور میکرد ظرف معلم ها که کلی هم خوراکی و میوه و قهوهو... میخوردن بشوریم چای دم کنیم ببریم دفتر پذیرایی کنیم وقتی مراسم میگرفتن مرگ ما بود با کلی ظرف ودستشویی و انباری وولش زیاد بازش نکنم اروزم اینه امسال بگذرونم بررم از اینجا