یکم گیر دادی بهش
راستی مشکل دست زدن ب بدنت مشکل منو رلم هم هست همش سر این موضوع باهام دعوا داریم
دو روز گذشته کلننننن داشتیم سر این موضوع دعوا میکردیم
تو چن سالته؟
راستی مم لروم ز دست ای دوست پسرا پر توقع آدم روانی ابو
آرامش خوته حفظ کن تا شاید بازم بیا سمتت
ایدونوم خیلی سخته ولی تحمل کن
عزیزم من واقعا متوجه نمیشم مشکلت چی بود از اول؟
میگی دیشب تشکر کردی ولی انتظار داشتم ظهرم تشکر کنی
انتظار تعریف بیشتری داشتی
اونوقت ایشون میگن من هدیه آوردم تو تشکر کردی
گفتی نه ببخشید؟
خب چرا انقد بحث الکی درست میکنی
ی جوری گفتی تلاش میکنم گفتم واسه ی رابطه هدفدار داری میجنگی با خانواده
تلاش میکنی یعنی ب قول خودت جرات نشون میدی ک بیاریش خونه؟
اصلا این اسمش دل و جراته یا....؟
این همه بحثو کش دادی دادی دادی ک قهر کنی
نکردی
اعصاب اونم خرد کردی فرستادیش رفت باز دلش نیومد گفت ساعت12اندازه5دقیقه از حال هم با خبر میشیم
واقعا چزوندیش سر ی ظرف؟؟؟
بعدم حق داره اگه بگه گردنمو کبود نکن
شما ازدواج هم کرده باشی بازم کبودی گردن چ زن چ مرد زشته از دید بقیه
چ برسه ک مجرد هم هستید و مادرش هم در جریانه
ب نفع شما کار کرده وگرنه مامانش فکر بدی درباره ت میکرد
و این اصلا ربطی ب دل و جرات نداره
پسره خیلی احتیاط می‌کنه اصلا فک نکنم گردن بگیرتت
من تا جایی متوجه شدم شما در و دروازه رو باز کردین براش
اشتباه محض
دومین اشتباه شما تقدیم کردن بدنتون هس
هیچ مردی زن شل و زنی که راحت پا بده رو دوس نداره اینو از من داشته باش که 40سالمه
دست نیافتنی باش دختر
چقد ساده ای به خدا
ناراحت نشیاااا ولی چقد چرت و پرت گفته
تو میگی ناراحتم دوس دارم واسم تلاش کنی اون هی چرت و پرت میگه
قضیه ظرف چیه؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
55 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز