من دیشب(به دلایلی ساعت ۲ شب) بچه ی ۱۰ سالمو بردم حموم و خوابم برد بیدار که شدم دیدم ساعت ۴ و ربعه و بچه هنوز تو حمومه سریع رفتم گفتم کجایی اینهمه مدت ساعت ۴ صبه گفت چی ساعت چهار صبه؟! الان میام بیرون! بعد چهار و نیم اومد بیرون و گفت گشنمه یه کیک برداشت خورد یه ذره گذشت و خوابید فرداش گفت مامان از دیشبه گشنمه سریع ناهارو درست کن و نیم ساعت بعد بهش غذا دادم ۳~۴ تا غاشق که خورد گفت مامان دلم درد گرفته و نمیتونم با این دل دردم غذا بخورم گفتم باشه و غذا رو گذاشتم تو یخچال از اونموقع تا ۱ شب هد داره میگه مامان هنوز دلم درد میکنه (من رفته بودم بیرون از ساعت ۶ بعد از ظهر و ۱۲ و ۴۵ اومدم خونه) گقتم تا الان چیزی خوردی؟ اسم یه عالمه هله هوله رو اورد و گفت دلم بدتر شده الانم نمیدونم باید چیکار کنم بچم خوب بشه💔😢
من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره
الان اگه بگم چرا نصف شب بردیش حموم نفرینم نمیکنی که سرت بیاد و فلان
😐😐😐😐
یکم نبات رو بریز تو یه ظرف بذار رو حرارت آب بشه بعد آب جوش بریز هم بزن بده بخوره
سعی کردم که بمانی و بریدی به درک/کارمان را به غم و رنج کشیدی به درک/به جهنم که از این خانه فراری شده ای/عاشقت بودم و هرگز نشنیدی به درک/میوه کال غزل بودمو از بخت بدم/تو مرا هرگز از آن شاخه نچیدی به درک/فرق خرمهره و گوهر تو نفهمیدی چیست/جنس پا خورده بازار خریدی به درک/عاقبت سنگ بزرگی به سرت خواهد خورد/میکشی از ته دل آه بزرگی به درک