از صبح ساعت ۷ میره سر کار شب ساعت ۷ میاد در طول روز نه زنگی نه پیامی هیچی(به خونوادش میزنه مثلا خواهرش مادرش زنداداشش برادرزادش)اومد خونه شام میخوره سر شام یکی دو کلمه حرف می‌زنیم بعدش اون رو یه کاناپه من رو یه کاناپه دراز میکشم اگه فیلم باشه میبینیم نباشه هر کدوممون با گوشیامونو سرگرمیم یکی دو ساعت بعد هم می‌خوابیم،سنمونم ۲۸،۳۳،اینجام دور از خونواده نه دوستی نه آشنایی،واقعا دیگه دلم ازش شکسته
نه اینجوری که سرد میشین.از اول همین بود؟
به زنداداشش زنگ ميزنه ؟ به تو نميزنه ؟؟؟ عجيبه واقعا
من
الانم زدم در کونش رفت خونه باباش میخوام براش نواربهداشتی و چادر بفرستم و بعدشم طلاق
تقصیر خودت که وقتی اون میاد میری تو گوشی
زنها باید پر حرف باشن
تخم بخر و بشینید محفل و از اینده بگید
از کارهای روزانه سرکارش بپرس و ...
دنبال علت باش
اینکه به زنداداشش زنگ میزنه و با اون حرف برای گفتن داره ولی با شما نه ی کم نگران کننده اس
ایشون زندگی مجردی رو متاهلی اشتباه گرفته ...
خب همین مساله رو بهش نگفتی؟
شوهرمنم صبح میره شب میاد ..خودم زنگش میزنم پیام میده چی بشه اون زنگ بزنه ..شبا هم میاد ی چند کلمه حرف یا رابطه بعدش خواب ...یکم خودت بروسمتش ..چاره چیه اونادرگیر کارن باباخسته ان
خب رابطه چی ؟ سرده؟
اینطوری باعث دلسردی میشه
از نظر روانشناسی و تجربه ای که خودم دارم
بهتره شما پیش قدم بشی
و هر شب خودتو نزدیک تر کنی بهش و یه سرگرمی جور کنی
برنامه داشته باش بزار تنوع بیاد تو زندگیتون و تازگی داشته باشین برای هم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز