من بچه بودم خالم منو برد تو روستا روضه
یه اتاق کوچیک بود پر ادم🤦🏻
بعد این زنه که خیلیم بی عقل و بیشعور بود اصلا نگاه نکرد تو این جمع بچه کوچیک هست
شروع کرد از معراج پیامبر گفتن😕
میگفت اگه غیبت کنین مواد مذاب میریزن حلقتون،یا از موهاتون اویزون میشین یا با قیچی اتشین بدنتونو قیچی میکنن(بدتر گفت من اینو گفتم)😕😕
نیم ساعت چهل دیقه تمام از این حرفا زد با جزئیات و سوز و گذاز😒
من ماههای زیادی اضطراب شدید گرفتم تا صبح گریه میکردم🥺
میترسیدم برم جهنم میترسیدم بمیرم یا امام زمان ضهور کنه😑انقد بچه بودم🥲
خیلی روی روانم تاثیر بد گذاشته بود
اون زن نباید همچین حرفاییو تو جمعی که بچه بود میگفت
من خالم فکر کنم شونزده هیفده بود ولی باید اونم عقلش میرسید این حرفا چیزای خوبی برای بچه نیست
کلا این خالم که میگم باهاش خیلی صمیمی بودم تا وقتی ازدواج کرد ولی منو خیلی تو بچگی ترسوند