حق داری با این وضعیت بد جامعه
یادمه کلاس چهارم بودم رفته بودیم با خالم و مامانم فرش فروشی
فرش فروشی دو طبقه بود من زودتر رفتم بالا ی مرده بود همشه میگفت این جا پیش من حس بدی ازش گرفتم
از پله ها رفتم پایین و به مامانم گفتم..
خدا میدونه اگه میرفتم پیشش چی میشد..