سر بچه اولم خوشحال و خرسند هم از بارداری هم از زایمان
سر دومی بارداری دردناک زایمان با استرس بخاطررشرایط جفت
روحیه داغان اون روزا بیشتر دلم برای دخترم(بچه اولم) کباب بود
الانم که از همین الان ناله میکنم درد هماتوم بی حالی و گاهی درک نشدن بخاطر اینکه فکر میکنن چون بارداری سوممه همه چیز باید عادی باشه
نمیدونم تا آخر چجوری میخواد پیش بره
الانم دلم برا این دوتا کبابه
حوصله ندارم
شوهرم خیلی خوب و مهربونه تو کارا کمک میکنه اما چندروزیه فک میکنم درک نمیکنه از لحاظ روحی