اصلا اهمیتی نداره که کی حرف تقسیم شدن رو پیش کشیده، پس الکی سرش حرص نخور و نخواه که ثابت کنی، این از این.
حالا چه توی خواستگاری راست گفتن چه دروغ گفتن الان وقتش رسیده که تکلیف ماشین روشن بشه. نه پدرشوهر شما تا آخر دنیا زنده میموند نه شما تا ابدالدهر قرار بوده سوار این ماشین بشین اتفاقی که میخواسته دو سال دیگه بیفته بذار الان بیفته.
همسرت باید بره توی یک جلسه با حضور خواهر و بردارها و مادرش صحبت کنه ببینه که قبول دارن کل ماشین مال ایشونه؟ اگه آره که بسمالله، همین فردا باید سند بخوره. در اسرع وقت هم میفروختمش و یه ماشین جدید میخریدم که مالکیتش از روز اول با خودمه و بقیه بابتش ازم توقع سرویس دادن ندارن.
اگر هم قبول ندارن و میگن فقط به اندازه نصف پولی که داده مالکیت داره، ماشین رو بفروشین هر کسی سهمش رو برداره شما هم پول بذارین برای خودتون ماشینی بخرین که تکلیف سندش معلومه، حرف و حدیث هم نداره. پولی هم که خرج خرید ماشین جدید میکنین تقریبا معادل با دلار میره بالا پس نگران نباشین.
منم اگه جای شما باشم دیگه خودم رو قاطی این مسائل به هیچوجه نمیکنم، همسرت میدونه با خانوادهش. همون شب هم که خواهرشوهرت حرف رو پیش کشید باید میگفتی خودتون میدونین با فلانی، با خودش صحبت کنین، تمااام.
مادرت رو هم اصلااا اصلاااا دخالت نده که یه وقت خدای نکرده احترامش پایین نیاد.