پدرم جزو همون طلبه ها بود
سریع اعزام شدن بم برای کفن کردن و دفن کردن جنازه ها
صحنه های وحشتناکی دیده بود
فقط یکیش این بود که تیراهن افتاده بود رو سربچه و قطعش کرده بود
امکانات هلال احمر مثل الان نبود
میگفت بعد چند روز جنازه ها باد کرده بودن و تو قبر جا نمیشدن
میگفت بوی تعفن جنازه ها ، حالمونو بد میکرد
حدود ۲۰ روز بم بود پدرم
میگفت دایما پس لرزه میومد و نمازایات میخوندن