ببین من با یکی برای آشنایی ازدواج بودم دقیقا همین شکلی ، ب من دست نمیزد دستمو نمیگرفت وقتی دستشو گرفتم اونقدر استغفار خوند و گریه کرد و شهید گمنام گذاشت و ... من اصلا موندم خدایا یعنی تا این حد مومن و خوب و متعهد که نمیذاره حتی دستشو بگیرم
اصلا تو بگو من بگم این آدم ریا کنه اصلا و ابدا
آخرشم دخترا رو دید میزد و راجب همه حرف میزد و میگف تو لاغری و من تو پر دوست دارم وای نگاه اون دختره عجب چیزیه و ....
یعنی واقعا نمیشه ب کسی اعتماد کرد دیگه