مادرشوهرتون جلو میشینه یا عقب آیا

ماکه تو خانوادمون هیچ وقت زن و شوهر تنها جایی نرفتن یا جدا ننشستن

خیلی مسخره است که خبر رسانی میکنن

حالا اگه خبر از سمت دختراشون بشه میگن من ک نمیدونم به من نگفتن

برای پسر خواهرشوهرم خواستگاری رفتن و قرار مدار گذاشتن ی کلمه نمی‌گفت به ماها مشکلی هم ندارما اصلا مربوط نیست ب ما

ولی خدا نکنه تو خونمون ی اتفاق کوچیک بیافته عالم و آدم می‌فهمن

اصلا تاحالا مادربزرگم نخواسته جلو بشینه اما مادرمم همچین اجازه ای نمیده وقتی زنش هست چه میازه مادرش جلو بشینه اینکه شما میگی خیلی مسخرس خب شب هم حتما باید کنار مادرش بخوابه لابد

بخدا اصلا مهم نیست شاید اونمیبینه تو حساس شدی بدترمیکنه چندباری به روی خودت نیار از همون جا بگوبخند کن با شوهرت گرم بگیروقتی ببینه خوشحالی برات مهم نیت دیگه ول میکنه

ن اما وردم مرد دعوت نمیکنه خونه چون مادرم شاغله برای همین تو ماشین قرار میزاره میریم جایی شام پس داییشو سر راه سوار میکنیم میاد جلو میشینه گپ میزنن یا بقیه

اینجا مسأله احترام نیست. تهش همون حسادت زنانه هست

 اصلا چرا یه مادرشوهر به خودش اجازه میده جلو‌بشینه؟؟ خودشو یادش نمیاد که دوست داشته پیش شوهرش بشینه.؟

ما خانما هممون دوست داریم جلو بشینیم پیش همسرمون  خیلی هم برازنده هست. ولی اگه یه آقا همراهمون باشه مثلا پدر یا پدرشوهر یا ... هممون با کله میریم عقب و هیچ ناراحتی نداریم   فقط نسبت به مادرشوهر حساسیم. درسته؟؟.

عجب  آدم  نباید  متکی  باشه

 مگه  تخت  پادشاهی   والا یه  ازدواج  که  به  یه  صیغه  بنده  اهمیت  نداره  اصلا

اره متکی خوب میست ضربه هم میخوری اما منم اینطوری از خانواده یاد گرفتم پدرم همیشه همراه مادرم بود یا پدر بزرگم اما پسرای الان خیلی بدن مسوئلیت پذیر نیستن همش میگن خودت برو خودت انجام بده

برام مهم نیست نشسته باشم بعدا بیاد پیاده نمیشم میره عقب ولی باهم سوار شیم من میرم عقب حالا همیشه من جلو نشستم یبارم اون بشینه مدالای منو ب اون نمیدن که حوصله خود خوری و اعصاب خوردی ندارم الکی

ما ازدواج بیشتر از صیغه میبینیم 

برامون مهمه

اگه  زندگی  فقط  کنار  هم  خوابیدنه  اینهمه  زن  خر  آب  هست   شما   فلسفه  زندگی  رو درک نکردید

آره   خیلیی  مهمه!

شما میگی مادرش باید اولویت باشه پس دیگه شبم کنارش باشه ناراحت نشه