خیلی جاها بهم ثابت کرده که دوستم داره
اما یه جایی که خیلی برام هم معنی قشنگی داشت اینجوری بود که بهم ثابت شد خیلی خیلی دوستم داره
تو یه جایی بودیم خسته و کوفته دوتامون حسابی خسته بودیم بعد من خوابم گرفته بود و جای اونم اشغال کرده بودم اونم تا خود صبح ایستاده بود بالاسرم تو اون سرما که من بخوابم راحت صبح پاشدم دیدم بالاسرمه زل زده بهم همه هم خواب بودن دیگهبلند شدم جاشو درست کردم بتونه راحت بخوابه
میتونست بیدارم کنه بگه جامو اشغال کردی نمیتونم بخوابم🥺