با یه بخشی از صحبت هاتون موافقم
واقعا بچه ها کنار همسالانشون خود واقعی‌شان هستن
ولی پیش پدر و مادر خودشونو سانسور میکنن
بله متاسفانه من هم دیدم
دلیل مودب بودن یه سری از بچه ها تنبیه کردنشون نیست
متاسفانه الویت ها فرق داره
یه مادری وقتی بچه ش میاره رو رختخوابها تنبیه میکنه
و خط قرمزش تمیزی خونه شه
و یکی هم مثل من بی ادبی زدن هول دادن حق کسی رو خوردن بی احترامی به بزرگتر و ..... برامون خط قرمزه
نه خیر نزنه ولی درست هم نیست که همه به طرف بپرن،من یه مثال زدم ،شما تا الان تو پارک نشستی ببینی دو تا بچه ببخشید شلوار یه بچه رو در بیارن ،این که میگم بچه است اینجا مادر نشسته رو صندلی و هیچی به بچش نمیگه من با چشمام دیدم اینجا میگم بله باید پاشه مادر بچه رو بزنه
من اصلا توی زمینه تربیت تجربه ندارم شما مادری قطعا بهتر تجربه داری اما به نظرم بد دهنی چندتا بچه که توی جو بازی قرار دارن و وقتی برن خونشون اصلا شاید حرفاشونو یادشونه نیاد ملاک تربیت نیست🥲البته بی اهمیتم نیست ولی اونا توی اون جو با این حرکات دارن هیجانات کذاب سنشونو تخلیه میکنن
اصلا موافق نیستم
زدن جواب نیست
اوضاع با این برخورد بدتر میشه
تنبیه در این موقعیت بشدت لازمه
ولی نه تنبیه بدنی
یک تنبیه اصولی و حساب شده
با محدود کردن و اجبار هیچییی درست نمیشه
همونطور که تا الان نشده و نخواهد شد.
من خودم خیلی احتدام بزرگتر کوچیکتر میفهمم،ولی بهتون بگم‌باورتون نمیشه عموها و عمه های بچم چجوری با مادرشوهرم حرف میزنن،فحش میدن و هر جور دلشون میخواد حرف میزنن،از اونورم‌مادرشوهرم خودش یه ذره احترامِ پدرشوهرمو نداره
ینی یه وضعیه بیا و ببین.
خب بچه منم ازونا یاد میگیره که احترام براش معنی نداره😭😭
بخدا اصلا بعضی وقتا انقد حالم بد میشه.
بعد شوهرمم انقد شعور نداره وقتی بهش میگم بچمون از عمو عمه این رفتارا رو یاد گرفته فک میکنه دارم طعنه میزنم و گارد میگیره.
اصلا من خواهر برادرِ خودمم اینجوری بودن باهاشون کات میکردم که بچم‌چیزی یاد نگیره،ولی اینجا مجبورم به ادامه ی رابطه.
البته نمیخوام رابطه کات بشه میخوام اونا جلو بچه ازین زرتو زورتا نکنن.
خیلی فحشای بدی میدن شوخی شوخی.که اگه بگم پوست پاتون میچسبه به زمین😤خیلی بیشعوره یکیشون که خدا لعنتش کنه
بآ بچه ای که تو خیابون جلوی مادر خودش یه بچه سه ساله رو شلوارش رو در میارن چه برخوردی کنیم ،واقعا باید مادر نگاه کنه یا پاشه اول بچه رو بفهمونه بخدا این داستان رو من از طرف یه بچه ۸ ساله سه بار دیدم که سر ظهری پارک خلوت چند تا بچه در حال بازی و مادر اون بچه نشسته و هیچی نمی‌گفت، اصلا براش مهم نبود
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 ثانیه پیش
1 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز