2777
2789

برا شام خونه پدرم بودم

دلم ب حالشون سوخت

گفتم بریم پیش اوناهم

اومدم سرد بودن باهام خودم اهمیت ندادم گرم گرفتم باهاشون

پدر شوهرم میگفت با مادرشوهرت در مورد شما حرف میزدیم میگفتیم دو تا گراز داشتیم اینا رو نداشتیم بهتر بود

به شوخیییی

منم گفتم اومدم پیش هردوتون

بعد مادرشوهرم همینکه نشیتیم رفت میوه اورد هب تعارف آجبل و اینا میکرد ماهم شام زیاد خورده بودیم گفتیم نمیخوریم

هی میگفتن زیاد خوردین زیاد خوردین 

مثلا دلمه درست کرده بود نذاشته بود یخچال میگفت برا شما گذاشتم اخه زن حسابی تو از عمد اینکارو میکنی وگرنه میدونی ما برا شام خونه پدرم بودیم

من خودم زن داداش دادم اون نیومد هیچ کسم نارحت نشد

خیلی نارحتم اما ب روی خودم نیاوردم

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

تو هم نباید می رفتی مثل زن داداشت مگه آدم مهمونی رو نصفه نیمه می‌ذاره می‌ره جای دیگه ؟؟ اگه شوهرت تک ...

دنیااا به آخر میرسه؟؟؟

من پدر مادر خودمو تنها بزارم بیام پیش اینا

خب پیش هردوتاشونم رفتم

خوب گوش عزیز گوشواره هم عزیز 

من حرف تو قبول ندارم اگه خونه پدر و مادر خودتم این رفتارو میکردی ناراحت میشدن 

دو قاشق کمتر میخوردی که خونه مادرشوهرت هم بخوری یه شبه در سال این شب اگه رو رفتار خودمون مدیریت کنیم دلخوری ایجاد نمیشه حرف سنگین هم نمیشنویم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792