ما ۵ ساله باهمیم ولی میدونم که اشتباه کردم.
از توی دانشگاه آشنا شدیم.
سن من حدود ۳۵ و اون ۴۰.
اونها ۵ تا بچن و اوضاع خانوادشون چه از لحاظ مالی چه فرهنگی پایینتر از ماست.
خودش اعتیاد داره به تریاک و گل و مشروبات الکلی.
ولی الان فقط مشروب و گل مصرف میکنه (به گفته خودش البته)
از همون اول میگفت من نمیخوام ازدواج کنم و قصد ازدواج ندارم که چون منم دیدم شرایطش مناسب نیست گقتم منم قصدشو ندارم و چون دوستش داشتم فقط باهم دوست بودیم.
من خودم خونه ، ماشین ، کار ، پول همه چی دارم. اون هیچی نداره . کار میکنه اما تمام پولش معمولا میره پای آبجو و گل و...
تازگیها هم خیلی بهم توهین میکنه یا بی دلیل قهر میکنه (تاپیکهای قبلیم توضیح دادم)
کلا نمیدونم چیکار کنم.
البته اخلاقش خوب و مهربونه و بهم خیلی محبت میکنه و حرف میزنه و ابراز میکنه اما بقیه ویژگیهاش اینجوریه