مناسبتهای مهم طوری برنامه بچین اول بری خونه ی مامانت و اونا رو بزاری برای آخر شب.
مهمونیاشون شرکت نکن برو مهمونی خونه مادرت
و اگر همسرت اعتراض کرد بگو برو درخواست طلاق بده مهریم رو کامل بده یا از خانوادت فاصله بده منو
احترام باید باید متقابل باشه
یعنی چی خواهر شوهرا بشینن عروسا کار کنن
همه باید همکاری کنن
این ادا اطوارها مال زمان بیسوادی و قجره نه امروز روز که تو روابط خانوادگی این چیزا خنده داره
آخه شوهرمم بد میشه مثلا اگه پدرو مادرم زنده بودن میگفتم اول بریم اونجا بعد بریم خونه مادرت یه جنگ به پا میکرد و نمیومد و تا خلاف خواسته خودش و خانوادش باشم میگه توافقی جداشیم بعد برمیداره قرص میخوره خودکشی کنه چند بار قرص خورد رفت کلا نجاتش دادم
من از طریق تهدید همسرم اینکار رو کردم همون سه چهار سال اول
هر بی ادبی میکردن میومدم خونه خون همسرم رو تو شیشه میکردم چند بار قهر کردم رفتم ماهها نیومدم زنگ میزد التماسم میکرد اما من با خواهرام خوش میگذروندم و محلشون نمیدادم
هربار میخواستیم بریم دعوتیشون قباش کلی خرج براش میتراشیدم تیپ میزدم و دلشون رو آب میکردم.
الان بعد نه سال سایه من رو هم میبینن سلام میکنن.
ببین خانواده شوهر هرچقدر هم خوب باشن با عروس خیلی مهربون نمیشن. باید دوری و دوستی باشه
یکبار سلام دادی جواب نداد دیگه تکرار نکن
یجوری وانمود کن که انگار اصلا منتظر جوابش نیستی رد شو برو
موقع حرف زدن به صورتشون نگاه نکن چون بهت اخم میکنن پس اصلا تو چشموشون نگاه نکن اینجوری دق میکنن
خواستی کمک کنی یک بشقاب بگیر دستت آروم آروم برو تا دلشون بالا بیاد اونقدر لفت بده تا خودشون پاشن یک گوشه کار رو بگیرن
دقیقا کار درست رو شما کردی من بخاطر بی کسی باج دادم تا الان حرف میزنم شوهرم لباسامو جمع میکنه میندازه تو حیاط گم شو نمیتونی اون لحظه دنیا رو سرم خراب میشه جایی هم ندارم برم یه برادر معتاد دارم چند دفعه رفتم ناچاری قهر خونه اون
بله
چون با کار کردن برای فامیل سوهر عزیز نمیشی
فقط به ریشت میخندن میگن ببین برای اینکه از ما میترسه تند تند کار میکنه
از شوهرت نترس اگر بترسی روت سوار میشه بیشتر اذیتت میکنه
مقابلش بایست بگو من قابل احترامم اگر احترام نذارن منم مقابله به مثل میکنم
اینجوری خانواده معنا نداره خواهر ش پوهر بیاد اخم کنه زعموی شوهر جواب سلام نده ..... دیگه چی دختر
!!!!
