سلام خانوما من یه خواهر دارم فقط 7سال ازش بزرگ ترم خومه بابام که بودم بابام نذاشت درس بخونم از ۱۳ سالگی همه کارهای خونه با من بود از تمیز کردن خونه بگیر تا غذا و مهمون داری ولی بابا و مامانم همیشه خدا نا راضی بودن الان چند ساله ازدواج کردم خواهرم دست به سیاه و سفید نمیزنه حتی گاهی غذای که خودش دلش بخواد و درست میکنه فقط برای خودش مامانم خودش میگه بوی غذاش که اومد دلم خواست بهش گفتم بهم نداد حتی خیلی وقتها که زیاد کار دارن مثلا خونه تکونی یا کارگری چیزی دارن زنگ میزنن من برم کمکش و خواهرم اصلا کمک نمیکنه حتی زمانی که من با همسرم میرم اونجا خودم غذا درست میکنم ظرفها رو میشورم چای دم میکنم تموم کارها با منه شرایط داشتیم بابام بخاطر تینکه مهمون داشتن من نتونستم برم باهام دعوا کرده که چرا نمیای کمک کنی ولی به اون چیزی نمیگه الان از این ناراحتم که بابام اون وقتها که من مجرد بودم به زو برام چیزی میخرید حتی سر جهیزیه هزار بار باهام دعوا کرد الان برای خواهرم هر هفته یه لباس جدید میخره بهش پول تو جیبی میده و هر چی که بخواد نه نمیگه ولی غر غر خرجهاش و برای من میاره خیلی ناراحت میشم لطفا باهام حرف بزنید
ببین این چیزا بین خانواده های ناآگاه زیاده ناراحت نباش گلم
خب چرا باهاشون صحبت نمیکنی.
خوشحال باش که الان بهتر شده خواهرت درد اون موقعا تورو نداره جا حسادت
ولی برخورد کن باهاش که جور اونو نخوای تو بکشی چون دست به سیاه و سفید نمیزنه
چرا اعتراض نمیکنی؟
حالا ک ازدواج کردی بکن برو دیگ بیخیالشون شو دیر ب دیر برو بیا
خب نرو بنظرم فاصلتو حفظ کن ماهی ی بار برا مهمونی برو فقط خونشون دیگ نرو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز