ازدواج سنتیه… تو این مدتی که باهم بودیم به این نتیجه رسیدم که اصلا عاشقش نیستم و نمیتونم عاشقشم بشم…هرکاری کردم بهم بزنم نشد… زنگ زدم ب خودش گفتم ببین ما باهم اصن خوشبخت نمیشیم… خودت بگو به مامانت من زورم به مامانم نمیرسه… گفت نه من دوستت دارم درست میشه و این حرفا… گفتم من با ۱۴ تا سکه واقعا زنت نمیشم… انقد گفتم قبول کرد بکنه ۷۲ تا … امیدوارم خیر باشه… من ۲۸ سالمه اون ۴۰ سالشه