کیا تو خانواده ضعیف بزرگ شدن صفحه 76

سازسرنوشت

مدیر

عضویت: 1397/07/02

تعداد پست: 18540

از خاطرات بدتون بگین اونجایی که بخاطر بی پولی تحقیر شدین

خودمم میگم

دوستانی که از تاپیک خوششون نمیاد لطفا نمک رو زخم نپاشن

من یادمه سالی یه بار یه دست لباس مانتو شلوار روسری میخریدم، اکثرا لباسام کهنه بود ، لباس تو خونه هیچی نداشتم

اسپویل فقط پدرم که چند سال پیش گفت تو هیچ گوهی نمیشی ممنون پدرجان (:

دیروز

00:30

132 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

zzazz

عضویت: 1398/03/24

تعداد پست: 861

خیلی برام عجیبه که خیلی کمبودا برای بعضیا شده عقده خود منم ۱۲ سالم بود که پدرمو از دست دادم ما هم ۵ ...

میدونی شاید چون پدرومادرت سلامت روان داشن ... روابط تو خانواده سالم بوده همه نداریارو کمبودارو ب خوشی بذل میکردن براتون و نمیذاشتن تو ذهنتون پست بمونه ...

شما خودتو با بقیه مقایسه نکن مادر خیلی حسابی ای داشتی ...

من فقط ی نفر تو خونه خودمون بود ک تو سن خردسالی از دستش اسایش جنسی نداشتم

1403/09/29

17:38

4 نفر لایک کرده اند ...

شکوفه_بهاری_ناز

عضویت: 1403/02/12

تعداد پست: 2884

یه جایی باید بتونم رها کنم فقط حس میکنم الان نمیشه

بببن باورکن بعضی سختی هات اکثرا تجربه کردن حتی بعضی ها بیشتراز شما سختی کشیدن ولی روحیات ادمها فرق میکنه یکی مثل شما همش خودخو ی ومرورش میکنه

لطفا لایک نکنید💗 تا اخربخون ، اولش اینکه شیدای فاطمه(س) دومش 👈 عاشق اهل بیتم عشقم دلیل داره بخون تا بدونی چرا نور امیدم هستن بخصوص حضرت فاطمه توسخت ترین شرایطم آب رو اتیش بودن.👈👈👈یکی بهم یه تهمت ناحق زدبدجوردلم شکست گفتم به من نگفتی به حضرت فاطمه گفتی خودش جوابتوبده یه هفته بعدسرنماز با دل شکسته درقران باز کردم میدونی چی اومد نوشته بود:کسانی راکه به مریم تهمت ناروا زدن را به سزای عملشان میرسانیم...(اسمم مریمه)دوروز بعد اون ادم با گریه والتماس زنگ زد وحلالیت خواست گفت پاکیت بهم ثابت شد به ناحق اون حرف وزدم حلالم کن که تمام زندگیم داره از هم میپاشه.این فقط یه نمونه از بزرگی خدا وقران واهل بیته که تو زندگیم دیدم,💖💖💖

1403/09/29

17:39

1 نفر لایک کرده اند ...

مامان الهام

بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

zzazz

عضویت: 1398/03/24

تعداد پست: 861

منم مثل شما بودم فقیری درد بدی هست انشاالله الان اوضاتون فرق کرده باشه

خداروشکر بله ...

1403/09/29

17:39

1 نفر لایک کرده اند ...

غرغروالسلطنه

عضویت: 1402/07/18

تعداد پست: 2651

روحش شاد منم مانتو مدرسه ام چسبید به بخاری از بس هول میزدم تااخرسال باهمون میرفتم مدرسه مانتو بیرونم ...

عزیزم مگه چند تا بچه بودید یا شغل بابات چی بود چون برای شما از همه بدتره بغض کردم برات

کاربری دوم.بخاطر دعوا با یه آرمی تعلیق شدم و بعد یک سال پرقدرت برگشتم🌱 بی تی اس فن های کم و سن و سال محترم ریپلای نکنن.برای آرامش و تغذیه روحم گیتار میزنم. میشه از بغض به هنر رسید و از اشک به ساز🦋🤍 اسم کاربریم هم یادگاری از کسی واسم مونده که من رو اونجوری صدا میکرد خودش الان نیست ولی تیکه کلاماش هنوز باهامن:)💛خوبه همتونم تو امضاتون زدید نمیخواید با ادم احمق بحث کنید لعنتی شاید اون ادم احمق خودتی ببخشید ولی من نمیتونم کرم درونمو کنترل کنم که کامنت تویی که تو امضات زدی لایک نکن رو لایک نکنم🤝🏻

1403/09/29

17:41

2 نفر لایک کرده اند ...

نفس2112

عضویت: 1403/08/03

تعداد پست: 477

آره منم همین فکرو میکنم یا شایدم اطراف ما نیست

فکر میکنید

اتفاقا تو این گرونی ها فقر زیادتر شده

خانواده ای میشناسم که از نداری دختر ۱۴ ساله شون مدام افکار خودکشی داره

1403/09/29

17:41

3 نفر لایک کرده اند ...

اگهـمیشهـبیا

عضویت: 1402/12/21

تعداد پست: 5874

اره خیلی فرق کرده عزیزم حداقل الان غصه لباس نمیخورم ولی اینقدر تحقیر شدم هیچی بهم نمیچسبه

دعا کن منم بزودی مزه زندگی رو بچشم

1403/09/29

17:43

1 نفر لایک کرده اند ...

نازیلا۹۱۲

عضویت: 1401/10/08

تعداد پست: 3770

اول ابتدایی اوضاعمون بشدت خراب بود ن چیزی برای خوردن داشتیم ن چیزی برای پوشیدن،ازدست یه پدربی غیرت م ...

😭😭😭😭😭

1403/09/29

17:45

1 نفر لایک کرده اند ...

roxanabin

عضویت: 1402/02/04

تعداد پست: 574

یادمه تو مدرسه مدیر مدرسه واسه

کرایه سرویس و پول شهریه و پول یه چیزی دیگه

هر سه بار پنج نفر متفاوت از وسط ۳۰۰ نفر میکشیدن بیرون با چوب میزدنش منو هر سه بار آوردن بیرون با چوب وسط صف زدن .الان خندم میگیره مدرسه دخترانه حکومت نظامی بود

1403/09/29

17:47

1 نفر لایک کرده اند ...

میم1343

عضویت: 1398/07/05

تعداد پست: 3518

اره خیلی فرق کرده عزیزم حداقل الان غصه لباس نمیخورم ولی اینقدر تحقیر شدم هیچی بهم نمیچسبه

انشالله دیگه همه دختران سرزمینم این غم ها رو تجربه نکنند

ولی خوب من خودم آدمی بودم که وقتی ۲۲ ساله بودم هزار کیلومتر جاده رو تنهایی رفتم برای کار در بیمارستان

منظورم اینه هر کی باید برای هدفش تلاش کنه و کار و کار

1403/09/29

17:47

2 نفر لایک کرده اند ...

baharrr_22

عضویت: 1403/03/04

تعداد پست: 1098

همیشه دور بودم از دوستام هیچوقت اجازه ندادم بیان خونمون هیچوقت باهاشون اردو نمی‌رفتم کلاس های تابستونه هیچوقت نرفتم چون پول نداشتیم و اگ‌ من میخاستم اون هزینه رو‌کنم جوری حس عذاب وجدان می‌گرفتم ک حد نداشت

فامیلا هروقت میومدن خونمون از یه جای خونه ایراد میگرفتن

جون کندم تا یه کم وضعمون عادی بشه

1403/09/29

17:48

2 نفر لایک کرده اند ...