2777
2789
عنوان

کیا تو خانواده ضعیف بزرگ شدن

| مشاهده متن کامل بحث + 218906 بازدید | 2344 پست

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

مثلا همراه زندگیته؟؟؟

بازم بخاطر وجودش شکر ،نمیدونی از چه وضعیت فجیعی منو بیرون کشید بخاطر همین کتکمم میزنه گاهی دوستش دارم

اسپویل فقط پدرم که چند سال پیش گفت تو هیچ گوهی نمیشی               ممنون پدرجان (:
ای خدا چقدر ناراحت شدم از کامنتتون . الهی به حق این شب‌های عزیز که تولد بانوی آسمانی حضرت فاطمه هست ...

ممنونم عزیزم ولی دیگه میدونم آخراشه خواهرم درد زیادکشیده خستس پوست و استخون شده دوست داره بره پیش خدا بهش گفتم هیچ وقت تنهات نمیزارم .😭😢

خواهرم هم بازی بچگیهام تمام دردای عالم و به جون میخرم که تو درد نکشی عشق خواهر میدونم موهات چقد قشنگ بود بازم موهات بلند میشه قشنگ میشه تو فقط غصه نخور 😭خواهرم همه کسم پاشو بیا اطاق و با چادر مامان نصف کردم برای خاله بازی ایندفعه جر زنی نکردم نصف بیشتر و دادم بهت 😭بیا برات قورمه سبزی که عاشقش بودی پختم بیا بخور بمیرم بمیرم برای خواهرم بمیرم که دیگه نمیتونی غذا بخوری .آقا جانم آقا دلم خونه آقا جان هم بازی بچگیهام ؟ نگیر از من یا صاحب الزمان ادرکنی.
دقیقا ،هرجی واسم میگیره میگه خونه بابات ازینا داشتی 😂😂 از درد این حرف دیگه خندم میگیره

چه بی شرفه

بهش بگو نه من نداشتم ولی برای بچه هات بخر در آیندخ یه بی شرف دیگه همین حرفا رو تحویل جگرگوشه هات نده

بعد ازدواج خوانواده شوهرم خیلی حرفای بدی بهم میزدن وتحقیرم کردن مخصوصا مادر شوهرم هیچوقت یادم نمیره

کاش همون اول نمیومدن خواستگاری

نه اینکه بیان و قبول کنن و بعدش سرکوفت بزنن

خب خوشتون نیومد چرا همون اول نگفتین مگه زورتون کرده بودن

گفتار درمان هستم.اگه تو تاپیکی به کمکم نیازی بود تگم کنید لطفا☺️

من بر عکس همه ی شماها از بی پولی رنج نکشیدم غذام و لباسم خوب بود ولی دریغ از سر سوزنی محبت نه پدرمادرم نه تنها خواهرم هیچ محبتی بهم نکردن 

خواهرم 13 سال ازم بزرگتره اون موقع مادرم منو داد دست خواهرم منو میبرد حموم موهامو محکم شونه میزد الان که حرفشو میزنم دردشو احساس میکنم 

تحقیر توهین سرکوفت.... 

سه تا داداش دارم که فقط با یکیشون راحتم اونم زیاد نمی بینمش 

همین چند روز پیش با تنها خواهرم قطع ارتباط کردم حالمم خیلی بده 💔💔💔

هرچی بیشتر میگذره بیشتر دلم میخواد ساکت باشم و در مورد هیچی با هیچکس حرف نزنم:) 

فدای اشکات. نمیدونم چی باید بگم...😔😔😔💚

قربون دل مهربونت دوست عزیز 🌷

خواهرم هم بازی بچگیهام تمام دردای عالم و به جون میخرم که تو درد نکشی عشق خواهر میدونم موهات چقد قشنگ بود بازم موهات بلند میشه قشنگ میشه تو فقط غصه نخور 😭خواهرم همه کسم پاشو بیا اطاق و با چادر مامان نصف کردم برای خاله بازی ایندفعه جر زنی نکردم نصف بیشتر و دادم بهت 😭بیا برات قورمه سبزی که عاشقش بودی پختم بیا بخور بمیرم بمیرم برای خواهرم بمیرم که دیگه نمیتونی غذا بخوری .آقا جانم آقا دلم خونه آقا جان هم بازی بچگیهام ؟ نگیر از من یا صاحب الزمان ادرکنی.

ای خدا چقدر سخته فقر 

من ۱۰ ساله بودم میوه موز خوردم اونم خراب 

اتاق خوابمون یک اتاق ۶ متری با ۱۰ نفر آدم توش میخوابیدیم. 

مادرم کار منزل مردم انجام میداد

شام و ناهاری نبود 

مرغی نبود 

گوشتی نبود

برنج تایلندی کوپنی بود

قدیم من خیلی بد بود 

ولی درس خوندم خوندم خوندم کارمند شدم شوهرم خیلی وضعش خوبه . 

بچه دار شدم هر چی توی بچگی ام کودکی نکردم الان با بچه ام خوش میگذرونم دقیقا اتاق فرزندم به اندازه کل خونه بابام بزرگه  ولی گذشته و فقرمون عین پتک میخوره  تو سرمون. لعنت به بی کسی و بی هیچی. پسرای فامیلمون هم میرفتن غریب زن میگرفتن ولی به ما میرسیدن پیف پیف میکردن. 

عشقم دخترم و باباشه
ای بابا ول کن.منم از هشت سلگی یتیم شدیم.۵ تا بچه قد و نیم قد.عموم از تو زندان می‌گفت فقط دعا کنید نی ...

بهترین کارو کردی افرین به تو دختر مستقل 

اگه درآمد داشتن برا خانما خوب باشه، برای خانمایی که خانواده فقیر دارن باید تنها و تنها هدف زندگی باشه به نظرم

گفتار درمان هستم.اگه تو تاپیکی به کمکم نیازی بود تگم کنید لطفا☺️

انقدر که تاحالا برنجِ درشت کم خورده بودم و هربارم مادرم درست میکرد همش برنج نیمه درست میکرد یکبار خونمون کسی اومده بود سرسفره نهاربودیم منم بچه بودم برنج خوب خریده بودمادرم گفت آخ جون تاحالا برنج دراز نخوردم همش برنج کوچولو کوچولو درست میکمه مامانم...چقدر خجالت کشیدن...شاید باورتون نشه یک قرمه سبزی با گوشت زیاد به دلم مونده بود همش نفری یکدونه گوشت وقتی ازواج کردم وارد خونه مادرشوهرم شدم اول فکرکردم بخاطر من اینهمه سفره شون پره بعد دیدم کلاً سفره صبحانه شون همیشه پر و شلوغه همیشه یخچالشون پره همه جور گوشت تو فریزرشون هست جیگرم کبااااب شد بخاطر نداری هایی که مادرم کشید من خودمو یادم رفت فقط دلم برای مادرم سوخت 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز