شوهرم گیر داد ک بریم خونه ننه بزرگم بهش گفتم خاهرات رفتن ما کجا بریم
گف خب همه دورهمن شب یلداس ماهم بریم میگم من کجا برم بی دعوت ،کسی دعوتمون نکرده ، زنگ میزنه ب داییش ک خونتون یلدا میگیرین همه هستن جز ما ،گف خب شمام بیاین درحالی ک قبلا بهمون میگفتن ک شب یلدا بیاین گفتم بزور خودمون دعوت کنیم؟ گفت لج نکن بیا
بعد من میرم لباس مهمونی میپوشم ک مثلا رسمی بشینم و زود پاشم ،آقا هرکار میکنم میگه فقط با زیر شلواری بیام غریبه نیس ک تیپ بزنم میگم این طرز لباست خودش نشون میده ک اونا اجازه بی احترامی دارن هرچی دوسدارین ب ما بی احترامی کنین ،گف ن گفتم همین ک دعوتمون نکردن اولین بی احترامی امشب بود ،وقتی دیدم لباس رسمی نپوشید منم لباسامو دراوردم گفتم خب نریم بهتره ،بعد زنگ میزنه داییش میگه ی مشکلی هست نمیایم ،داییشم رک برگشت گف خب ب چیز پسرم ،منم جوری ک داییش بشنوه گفتم بیا اینم از شعور آدمای ک پیششون بزرگ شدی بعد میگی لج نکن بیا رفت و آمد کن ،شوهرم گف همشون لحنشون اینجوریه گفتم این لحن فقط مال کسیه ک پدر و مادر بالا سرش نباشه بی فرهنگیم حدی داره ،الانم پاشده رفته پیش دوستاش منم تنها نشستم
شیطونه میگه ی عکس از ی دورهمی ک قبلا داشتیم تو کافه کلی سفارش دادیم و جشن گرفتیم بزارم و بگم با دوستامم اخه خانواده شوهرم از خرج و غذای گرون و کافه و این چیزا خیلی بدشون میاد و هرگز حتی رنگ کافه رو ندیدن از اینان ک میگن پول اونو ده تا شام میگیریم ،فک نکنن من تنهام ☹️