2777
2789
عنوان

به شوهرم عمل ندادن

| مشاهده متن کامل بحث + 33162 بازدید | 937 پست
میدونی من کاملا درکت میکنمادم وقتی ازدواج میکنه فکر میکنه شوهرش همه چیزشه و هیچوقت قرار نیست از کنار ...

اره دقیقا. امروز پیک زنگ زد گفت یه چیزی اوردم گفتم تحویل سرایدار بده فکر کردم شوهرم گلی کادویی جیزی فرستاده نمیدونی چطوری روندم تا خونه وقتی رسیدم و دیدم یه چیزیه که شوهرم برای خودش سفارش داده بود انقدر دلم گرفت.

 خیلی احساس وابستگی بهش دارم. خیلیم دوستش دارم.

ولی نمیتونمم به زندگی قبلیم برگردم. کلا همه چیز خیلی سخته.

کاملا نان فانکشنالم. امروز برای مریض بی حسی زدم نگرفت. خیلی پیش میاد این موضوع بار دومم زدم باز نگرفت. بازم اتفاق روتینیه. یه جوری فروپاشیدم که الان چیکار کنم انگار دانشجوی ترم ۴م و اولین باره این اتفاق برام افتاده. میخواستم واقعا مریض رو مرخص کنم بره.

بعد سرکارم نرم یا به قول شما سفر برم کاملا ذهنم ازاد میشه که فقط به شوهرم فکر کنم و بدترشم

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

کاش بودین حرف میزدیم

قربونت برم هستیم . 

درکت میکنم خیلی حس بدی هست انتظار 

چون دوستش داری انگار ساعت نمی‌گذره.‌ من تجریش کردم. ولی می‌دونی از کی همه چی درست میشه؟ 

از وقتی دیگه کمتر دوستش داشته باشی و خودت اولویت باشی.

قربونت برم هستیم . درکت میکنم خیلی حس بدی هست انتظار چون دوستش داری انگار ساعت نمی‌گذره.‌ من تجریش ک ...

چطور کمتر دوستش داشته باشم.

با تموم بدی هاش با تموم کاری بدی که در حقم کرد و نامردیش، بازم خیلی دوسش دارم. نشستم ویدیوهامون رو میبینم. جوری که بهم نگاه میکرد اهمیت میداد و ...

چطور کمتر دوستش داشته باشم.با تموم بدی هاش با تموم کاری بدی که در حقم کرد و نامردیش، بازم خیلی دوسش ...

عزیز دلمم قربونت برم 

اینجوری فقط روحت رو آزار میدی. اگر اینقدر دوستش داری پس چرا وقتی اومد خونه به جای اینکه حرف بزنی 

از خودت روندیش؟ 

اگر اینقدر اذیتی بهش با توپ پر پیام بده بگه راجع به مسائل مهم زندگیمون باید باهات صحبت جدی بکنم.

برید کافه و ی قرار رسمی همه خواسته هات رو از موضع بالا بهش بگو و تاکید کن تا اینها فراهم نشه نمیتونی ببخشی اتفاقات گذشته رو .

ولی ی جوری هم  نباش که کلا از بیخ بکوبی همه چی رو بذاره بره. 

ی حالت با سیاست 

نمی‌دونم چطور توضیح بدم بهت. 


نه هیچی کثافتا

مادر شوهرت با ی اشاره می‌تونه زندگیت رو زیر و رو کنه متاسفانه 😔

بستگی داره چطور دلش بخواد . 

کاش بتونی شوهرت رو چنگش دربیاری‌ 

خیلی سخته البته 

تا زمانی که وابستگی مالی داشته باشید هم که علنا نمیشه 

نه هیچی کثافتا

سلام آهوانه جون. میگم چطور قتی شوهرت اومد بهش هیچی  نگفتی و فقط گفتی برو بیرون. چرا بهش نگفتی خالت هر چی از دهنش در اومد به من گف تو فقط نگاه کردی. همین قدر غیرت داری. وای اوه من جای تو بودم تا میدیدمش سر ریز میشدم و با گریه بهش میگفتم. تو چرا هیچی نگفتی دختر؟ 

کاشکی یه جمله بود که معجزه میکرد

بچه ها مادرشوهرم بارها گفته الویت زندگیم فقط شادی خودم و خونوادمه. سر یه موضوعی که اصلا یادم نیست گفتن بهش کار فلانی(شوهرم) خوب نیست گفت همین که خودش خوشحاله کافیه. احساس میکنم با همین فرمون اجازه دادن با من ازدواج کنه و الان چون با من خوشحال نیست میخوان جدا شه

سلام آهوانه جون. میگم چطور قتی شوهرت اومد بهش هیچی نگفتی و فقط گفتی برو بیرون. چرا بهش نگفتی خالت ه ...

واقعا وقتی اومد باید تمام ناراحتی ها رو بیرون میریختی. 

حرف نزدن بدترین کاریه که آدم می‌تونه با زندگیش بکنه . 

تا زمانی که تصمیم به جدایی نگرفتی خدای نکرده

هر جور هست با هزار تا دعوا هم شده پیش خودت نگهش دار. بهش ثابت کن که از همه بیشتر دوسش داری ولی در عوض چجور شوهری میخوای باشه. 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792