بعد من چند روز رفتم قهر دیروز برگشتم ب شرطی ک کارایی ک گفتمو انجام بده
حالا دیروز خواهرشوهرم زنگ د و کلی عذرخواهی و گف فردا برات آش کشک میپزم میارم
خلاصه زنگ زد گف خونه ای بعد دو ساعت آش کشکو داد پسرش آورد دم در و رفت
خواهرام خونمن الان آش کشکشو تست کردن گفتن اصلا طعم نداره و کلی کشک نسابیده توش بود و طعم پهن بز میداد و انگار عجله ای درستش کرده خواهرشوهرمم خیلی اهل جادو جنبله...
نه ساله ازدواج کردم همش احساس میکردم ک برام دعا میگیرن و زبونمو میبندن هیچی از شوهرم نمیخواستم ولی از درون نابود میشدم و هر روز افسرده تر میشدم منی ک خیلی اهل تیپ زدن و گردش بودم فقط دور شوهرم میچرخیدم و شوهرمم یه قرون خرجم نمیکرد منم اصلا اعتراض نمیکردم..این اواخر خونه خواهرشوهرام نرفنم و چیزی از دستشون نخوردم و ب خودم اومدم تا هیچی ندارم و کلی بحث کردم ک منم زنم نیاز دارم چی برات کم گذاشتم ک انقد کم کاری کردی این همه سال
خواهرم گف ب احتمال زیاد دعا ریخته توش
اصلا ازش نخوردم
نخور بریز دور بره
نخور ازش. زیر گل برن کسایی که دعا میگیرن واسه بقیه.
اگ بهش شک داری بریزش دور
قبلا هم برام فرستاده بودن شوهرم فقط میداد من بخورم خودش نمیخورد...امروز بهش زنگ زدم‌گفتم آش کشک برات بذارم بمونه گف نه خودت بخور مگه دوس نداشتی
سوره یاسین هر روز بخون
کسایی که دعامیگیرن الهی به زمین گرم بخورن
ب خدا گفتم اگه این زن این همه سال برام دعا میگرفت خودت جوابشو بده...من چند بار تا مرز خودکشی هم رفتم.. شوهرم هیچ وقت تلاشی برام نکرد حالم بهتر شه.. از بس خرید نرفتم دیگه سلیقه خودمو نمیدنم...نمیدونم چ لباسی بهم میاد
مغازه های شهرو بلد نیستم از بس بیرون نرفتم...فقط ارم این بود کارای خونه رو کنم و ب شوهرم برسم و قربون صدقش برم بدون هیچ دلیلی..ن برام خرج میکرد ن تفریح میبرد ..ن پول توجیبی بهم میداد...هیچی برا خونه نمیخرید
همین خواهرش انقد از شوهرش پول میگیره...یه شوهر بدعنق... احساس میکنم شوهرم بهش پول میده بره برام‌دعا بگیره
به بقیه هم اش میده یا فقط به شما؟
