جاریم زایمان کرد جواب تلفن منو نمیده

ولش کن بعضی ها ارزش خوبی کردن ندارن....جاری من یه ماه دنبال شوهرم بود که بیا برای برات کارپیدا کن بیکاره شوهرساده من براش کارپیداکرد کارخانه یکی از دوستاش بسته بندی کود کشاورزی ...این چهار روز رفت و بعدزنش زنگ میزنم به صاحبکارکه شوهرم نمیادپولشو بده اون طرف زنگ میزنم به همسرم میگه اینم ناراحت میشه به جاری ام زنگ میزنم که چرا زنگ زدی اگه شوهرت نمی‌رفت خودش به صاحبکارمیگفت یا به من می‌گفت من خودم زنگ میزدم اونم پرو گفته ببرش سر مغازه خودت...هزاربار شوهرم بردنش طرف دستش کجه...کلی خوبی بهشون کرده تو ساخت خونه و کلی کار دیگه...دعواشون میشه زنگ زد به من کلی به شوهرم فحش داد و نفرین کرد...زمونه عوض شده آدما ارزش خوبی کردن ندارن بعضی هاشون....

همون. ازت ناراحته که عیادت نرفتی تو هم بذار یه مدت بعد بردو چشم روشنیش رو هم ببر ولی زنگ نزن پیامم نده.

یه روزه همش بیمارستات.

اگه عاقل بودصب میکرداگه خوته دیدنش نمیرفتی این رفتارونشون میداد.

بزارباولیعهدش خوش باشه

این ک دیگه شمشیرروازروبسته

فقط برا من عادیه که اسی بیمارستان نرفته؟

مگه برا زتیمان چقدر می مونن تو بیمارستان

من کلا ی شب موندم

حالا مادر یا خواهر برن عیادت ی چیزی آخه چه واجبه جاری بلند شه بره

منم مثل توفکرمیکنم

من باشم به برادرشوهرم زنگ میزنم و تبریک میگم

میگم، میخواستم یه فلانی هم تبریک بگم اما چند بار زنگ زدم جواب نداد

گفتم شاید درگیره، اذیتش نکنم دیگه

دیگه خیلی کنه وسمج میشه برادرش گفته بسه دیگه

دقیقا...بخدا شوهرم دوماه مریض بود برادرش حتی یه زنگ هم نزد حالشوبپرسه چه برسه بیاد سر بزنه...بعدم سر اضافی فحش میدن و نفرین میکنن ...واقعا بعضی ها نمک نشناس هستن زنه زنگ زده صدای شوهرش هم بود فک کن یه برادر چقدر باید پست و بی چشم رو باشه که زنش کناردستش برادرشو فحش بده و نفرین کنه...بخدا ما هم مشکلات خودمون رو داریم

برا من که فقط خواهرام اومدن

بعد که اومدم خونه تو حین خونه رفتن هم تصادف کردم که مادرشوهر گرامی اومد ۴تا تیکه بارمون کرد که خسارت بالا آوردین

و خواهر شوهرا هم هم دوتاش اومدن در حد ۵ دقیقه اونم دست خالی

اگه سرد جواب داده ولشون کن، فدای سرت

گفتم شاید رابطه با برادرشوهرتون خوبه خیلی