از خاطرات بی پولیت بگو

یه بارم با کلی ذوق گفتم کاش دخترعمو زود مهمونی دورهمی رو بگیره. خواهرم برگشت گفت مگه پول داری لباس بخری که دلت مهمونی‌میخواد؟ شاید نزدیک دو هفته واسه این حرف گریه کردم

منم نداشتم 😢

اوهههه انقدرخاطره دارم که نگو

مثلا یادمه بابام کلاس اول دبستان که میرفتم کلی بدهی وام وقسط دادبی پول شدپول نداشت برای من لباس وکیف بخره یادمه روپوش ومقنعه وشلوارخواهرموپوشیدم شلوارش گشادبودباسنجاق بستم یه دفترومدادگذاشتم تومشنبارفتم مدرسه معلمم بعدچندروزگفت چراکتاب نمیاری آخه کتاب نخریده بودم گفتم میارم رفتم به یکی که کلاس دوم بودگفتم کتابای پارسالتوبهم میدی بهم دادهمونارو باروزنامه جلدکردم بردم مدرسه بعدازونم هی بخاطرندادن کمک های مدرسه میکشیدنم بیرون ازکلاس بایدتاراهروی مدرسه وایمیستادم

برا جشن حنابندونم میخواستم لباس بخرم اما پول نداشتیم شوهرم پول قرض گرفته بود میخواستم یه لباس ارزون زشت بردارم آما چشمم دنبال یکی دیگه بود که شوهرم فهمید همونیکه دوست داشتم رو خرید

عمو فردوس چیه

بچگیم بی پولی زیاد کشیدم.یادمه راهنمایی بودم شلوارم پاره شده بود واسم شلوار نمیگرفتن یعنی وضع مالی خانوادم خوبی نبود زیاد ب فکر اینک چقدر تو روحیم تاثیر میزاره هم نبودن مامانم شلوارمو دوخته بود سر زانوشو واسه اینک تو دید نباشه من شلوارو برعکس میپوشیدم قسمت جلوی شلوار میفتاد پشت یعنی زیپ پشت بود

من همیشه درسم خوب بود ولی خب بی پولی اذیتم میکرد و این ی خاطره بد بود واسم

درس خوندم شاغل شدم دیگ بی پولی نکشیدم.الانم ازدواج کردم خداروشکر وضع مالیمون خوبه

خدایا کمک کن هیچ حسرتی تو ول بچم نمونه

اووو ۷یلی زیادن بخوام بگم 🥲یک ماه بعد عروسیمون که تو یکی از اتاقای مادرشوهرم زندکی میکردیم کل طلاهامو فروختم که خونه اجاره کنیم بجز حلقه عقدم که موقع اسباب کشی دیدیم پول کارگرنداریم به پدرشوهرم رو انداختیم گفت نمیدم داشت ونداد منم مجبور شدم همون یه حلقه ای که مونده بود رو فروختم 💔خونه خریدیم با وام و قرض و قوله یادمه دی ماه بود کل اون ۳ماهه زمستون سیبزمینی شده بود خوراکمون کسی کمکمون نکرد💔💔🥲 خیلی جاها الان حوصلم نمیکشه بگم

درد مشترک

فقط یه بار عروسک خریدن برام ک اونم سرشو بریدم جنازشم دفن کردم

اوووف

الان وضعت چطوره 

ازدواج کردی

من اصلا شهربازی نرفته بودم عقد کردم همسرم منو برد

۱:اینکه دوستام همه رفتن دانشگاه من پول شهریه نداشتم و نتونستم برم دانشگاه 

۲:همه دوستام گوشیاشون مدل بالا و آیفون، مال من سامسونگ j7 که اونم قابش پاره شده بود و پول نداشتم قاب بگیرم

۳:دوستم تو زمستون زنگ زده بود بریم کافه هوا سرد بود من لباس گرم قشنگ نداشتم همشون قدیمی بودن

۴: موهام ریخته بود کچل داشتم میشدم حتی پول ویزیت دکتر نداشتم

۵:پول شهریه کلاس گیتار نداشتم 

خیلی زیاده ولی خوب خداروشکر مشغول به کار شدم دونه دونه هدفامو می خوام تیک بزنم😍😌

منم لباس خواهرمو میپوشیدم اونم نه فرم مدرسه یه مانتوی گشاد و بلند زشت هعی

من از این کارا انقد کردم 😂😂

من عروس یه شهر دیگه شدم خانوادهمسرم بازاری و پولدار بودن ولی همسرم هم کار میکرد هم دانشجو بود نان خالی پیدا نمیکردیم بخوریم روز پانزدهم عروسیم رفتم سرکار پول بلیطاتوبوس نداشتم با چه زجری پای پیاده میرفتم سرکار تنها بی کس غریب گرسنه خیلی سخت گذشت

اعععع چه دردناک🥲

منو شوهرم چند بار از پولای صدقه که خودمون کنار گذاشته بودیم برداشتیم .برای خودمون واجب بود