2777
2789
عنوان

برادرم جگرمو سوزند

| مشاهده متن کامل بحث + 1806 بازدید | 91 پست
کارای خونه برادرم که تموم شد برادرم گفت آگه فلانی (زنش ) قدر همین یه کار رو بدونه کافیه !! ا یعنی ...

عروسمون با زن برادرش دعواش میشه و برگشت خونش همون شب مادرش فوت میکنه ما هم برا مراسم ختم مادرش رفتیم شهر دیگه بود  

 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم
عروسمون با زن برادرش دعواش میشه و برگشت خونش همون شب مادرش فوت میکنه ما هم برا مراسم ختم مادرش رفتیم ...

مراسم که تموم شد حدود ۲۰ نفری عروسمون رو آوردن خونشون منم رفتم شام (و ظرف ظروف از خونه خودم ) آماده کردم تموم خواهرا م اونجا بودیم واز مهموناش پذیرایی کردیم تو همون مراسم فامیلاش می گفتن چه خواهر شوهرای خوبی !!! از بس ( رویا ) عروسمون خوبه خواهر شوهرای خوبی نصیبش شده !!! ما هم فقط سکوت حرفی برای گفتن نداشتیم آخه ذره ای خوبی از ش ندیده بودیم   الان یاد اولین دعوت ش افتادم

 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

مراسم که تموم شد حدود ۲۰ نفری عروسمون رو آوردن خونشون منم رفتم شام (و ظرف ظروف از خونه خودم ) آماده ...

این دعوت برای همون اوایل از دواج برادر مه الان یادم اومد  شب قبلش دعوتمون کرد که فردا شب بیاین خونمون ما هم با خواهرم سوار ماشین شدیم دم غروب بود یهو تو خیابون برادرم و زنشو دیدیم ما فک کردیم اومدن خرید کنن برا شب  ا!! اومدن جلو ماشین ما پرسیدن کجا می رید ؟ ماهم گفتیم می خوام بریم دوری بزنیم  نخواستیم بگیم که خودتون دعوت کردید  یکی از بچه ها که ۶ هفت سالش بود گفت ا دایی الکی می گن داریم میایم خونه شما !!! که برادرم گفت اون کنسله !!!  دم غروب هوا تاریک  !!؟     

 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم
این دعوت برای همون اوایل از دواج برادر مه الان یادم اومد شب قبلش دعوتمون کرد که فردا شب بیاین خونمو ...

 برگشتیم خونه  روز بعد خونه خواهرم دعوت بودیم  برادرم وزنش هم دعوت بودن  ما به روشون نیاوردیم که چی شد ؟ خب كنسل کردید چرا خبر ندادید ؟؟!!!  اصلا انگار اتفاقی نیفتاده  ولی برادرم به شدت تو خودش بود بدجور گرفته بود در عوض زنش بی دلیل با صدای بلند بلند قهقهه می‌زد از اون طرف برادرم صورتش تا بنا گوش قرمز شده بود و سکوت مطلق ولی زنش الکی الکی با صدای بلند می‌خندید

 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم
بچه اش که دنیا اومد ما بازم محبت کردیم گفتیم حتما با محبت و مهربانی ما دل زنش نرم می شه و می فهمه ما ...

خونه پدری ساخته شد  از وسایل پدرم چیزی نمونده بود خیلیاش گم و گور شد وسایل شیک قدیمی حتی ظروف مسی یه کمی وسیله موند اونم برده بودن جایی. اما نت گذاشته بودن حتی کار قوری . ‌‌‌‌.          .. جرات نکردیم بگیم چی شد اون همه وسیله لااقلمیدادن 

 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم
خونه پدری ساخته شد از وسایل پدرم چیزی نمونده بود خیلیاش گم و گور شد وسایل شیک قدیمی حتی ظروف مسی یه ...

لااقل کمی ازاوسایل رو میدادم ما از بین نمی‌رفت 

 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم

یه روز موقع تمیز کردن شیشه‌ها متوجه شدیم که شیشه یک سانت کوتاه نصب شده یعنی یک سانت پنجره در ز داشت و گرد و خاک و هوای سرد ..... منم به داداشم گفتم ببین شیشه کوتاهه هوا سرد شه اون خونه گرم نمیشه طول پنجره هم ۳ متر بیشتر بود  غیر از این حرف چیزی نگفتم وای بازم زنش شروع کرد به داد و بیداد که شما چرا این حرفوزدید ؟ به جای اینکه شیشه بر رو بیارن و کار ناقص اونو تذكر بدن با داد و بیداد کاری کرد که دیگه پیگیر شیشه نشیم و باچسب نواری درزها رو بگیریم

 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم
لعنت به ذات خراب

دلم نمی یاد بهشون چیزی بگم از طرفی حرفشون حق نیست و به خیال خودشون کم کمش ۳ دونگ از خونه پدرم ارث می برن  طمع اونا باعث شد هم خودشون ضرر کنن هم ما    ما فک می کردیم خونشون طبقه بالا با شه حواسشون به پدرم هست ولی سخت در اشتباه بودیم عروسمون از کنار پدرم رد می‌شد تو حیاط پشت می کرد و سلام نمی‌کرد  

 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم
عزیزم چقدر کامل وجامع شرح حال مارو توصيف کردی کاملا درسته ما به امید درست شدن رفتارای زشت اونو نادی ...

بله دقیقا

ترحم بر پلنگ تیز دندان کردین

الان هم غصه نخورید عزیزم ، برای قطع رابطه پیش قدم شید تا کمی ازون توهین‌ها رو جبران کنید.

قبلش با برادرتون اتمام حجت کنید که بدونه بابت چی هست ولی به مظلوم نماییهای برادرتون یا سلیطه گری همسرش بها ندید ،حتی اگه شده به قیمت از دست دادن رابطه با برادرتون

برادر شما اگه کمی وجدان و خرد داشته باشه خودش به تنهایی برای دیدار شما سراغتون میاد و اگرنه که انتخاب و لیاقتش همون بوده نمیشه کاری کرد 

معلوم که با محبت خفه اش کردی اعتماد و استقلالش خدشه دارکردی ولش کن خسته اش کردید با محبت دلسوزی هاتو ...

 متأسفانه اصلا خوبی های مارو ندیده و نمی بینه ۳ سال ساخت خونه طول کشید خواهرم صبحانه و عصرانه کارگرها رو درست می کرد اونم با هزینه خودش  یه ریال هم از برادرم پول نگرفت هیچ یه تشکر خشک و خالی هم نشنید   علاوه براون پسرای خواهرم از دل و جون براش کار کردن   اصلا ندید  الانم میگه تفریحگاه برا خواهرام ساختم انگار ماقبلش توخیابون چادر زده بودیم !!!   

 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم
بله دقیقاترحم بر پلنگ تیز دندان کردینالان هم غصه نخورید عزیزم ، برای قطع رابطه پیش قدم شید تا کمی از ...

میدونی برادرم انگار کورو کرشده اصلا هیچی رو نمی بینه اون همه خوبی ما خواهرا همه کمک هامون چه ما دی چه عملی نمی بینه    الانم زنگ زده خونه پدری نباید بیاید مشاعه و اونجا نماز بخونید قبول نیست و راضی نیستم منم دم در بهش گفتم ما اومدیم حرف بزنیم مشکل رو حل کنیم با لحن بدی گفت من حرفاموزدم حرفی نمونده جلو پسرم اونقدر بد رفتار کرد که پسرم ناراحت شد که چرا جلو رفتم با اینکه قرار بود ما خواهر ا سؤتفاهم رو رفع کنیم اونا نمی خوان حرف حق رو بشنون یا مارو قانع کنن    خیلی سخته از خونه پدری رانده بشی اونم با حیله و مکر زنانه  ما برای هم جوون می دادیم

 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم
بله دقیقاترحم بر پلنگ تیز دندان کردینالان هم غصه نخورید عزیزم ، برای قطع رابطه پیش قدم شید تا کمی از ...

 برادرم یک بار ۲۲ سال پیش خونه ام اومد و یکبار امسال قبل از اینکه وصیت نامه پدرم خونده بشه فکر می کرد پدرم سه دونگ خونه بهش میده  تازه امسال اومد خونم منت سرمون گذاشت و پیام داد اومدم بهتون سرکشی کردم !!! آخه آدم عاقل اومدی مهمونی بهت خوش هم گذشته  کلی هم برای بچه اش سوغاتی گذاشتم  سرزدن منت داره ؟؟ 

 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم
متأسفانه اصلا خوبی های مارو ندیده و نمی بینه ۳ سال ساخت خونه طول کشید خواهرم صبحانه و عصرانه کارگرها ...

وقتی زیادی محبت و فداکاری میکنه ادم طرف مقابل فکر میکن تخم طلا میزاره بقیه وظیفه اشون دارن انجام میدن مثال بارز نیکی که از حد بگذرد ابله خیال بد کند 

برادرم یک بار ۲۲ سال پیش خونه ام اومد و یکبار امسال قبل از اینکه وصیت نامه پدرم خونده بشه فکر می کرد ...

چقدر تاپیکت حرصم دادمحل سگ ب برادرت و زن مریضش ندین چرا عین بیچارها رفتار میکنید محبت باید دو طرفه باشه وقتی نمیخوادت ولش کنید قطع رابطه کنید اصلا بود و نبودش مهم نباشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792