2777
2789
عنوان

ابراز علاقه برادر شوهرم و سزای کاراش

| مشاهده متن کامل بحث + 28013 بازدید | 406 پست

ای کسایی که قضاوت میکنین بترسین از روزی که اون شرایط برای شما تکرار بشه،قضاوت گناه خیلی بزرگیه 

قضاوت انقد گناه بزرگیه که یادمه پدر بزرگم انقد آدم خوبی بود میگف اگه کسی رو در حال رابطه هم دیدی چشماتم بمال و بگو انشالله که دارم اشتباه میبینم اونوقت بعضیا انقد راحت دارن قضاوت میکنن اصلا به شما چه بهتون مدال میدن؟!

آخرش چی شد شوهرت فهمید؟

آره وقتی شوهرم فهمید،تو ۲۴ ساعت اسباب کشی کردیم و رفتیم مستأجری

به پدرو مادرمم گفتم قضیه رو

وقتی هم رفتم خونه جدید ،پدرشوهرم دوباره شروع کرد به اومدن خونه م.منم چندباری درو باز نکردم،یا به بابام میگفتم نیومدم میموند خونه م.خودش درو برا پدرشوهرم باز میکرد.

پدرشوهرم خیلی نامرد بود 

شروع رژیم2۵ مهر  با وزن 79کیلو، وزن هدف اول:۷۰  🖤 وزن هدف دوم: ۶۷  🖤  وزن هدف سوم:۶۵ 🖤 وزن هدف آخر:۶۳🖤

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خداروشکر عزیزم که تموم شد ...اینکه زندگیت و شوهرت هم روبه راه شده نتیجه ی صبر و پاکدامنی خودت هست 🌹 ...

مرسی عزیزم حرفات آرومم کرد. واقعا همینطوره همیشه میگفتم خدایا منو اینجوری امتحان نکن کاری از دستم برنمیاد اما خدا خودش هوامو داشت

ببخشید میپرسم عزیزم اما مثلا چجوری بگم اون ناحیشو هم حس میکردی رو بدنت؟ یا فقط در حد بوسه ی سریع بود ...

حالا اینم بدونی ک فلان ناحیه کوفتیش خورده بهش یا نه.

دنبال چی میگردی بابا

از خودم بابت تمام اشتباهاتم معذرت میخوام🙏
لازم نبود بره ب شوهرش بگه داداشت هر روز منو میماله ک ،بهش میگفت از نگاهای داداشت خوشم نمیاد معذبم ،خ ...

عزیزم من در جواب اون کاربر گفتم که میگفت مدرک جمع میکردی شکایت میکردی ازش!!!!

ز گیتی دو کَس را سپاس....یکی حق شناس و یکی حدشناس🌻
بعضی مرداباگریه وبیزاری هرچی که بیشتربشه شهوتشون و اصرارشون هم بیشترمیشه. بخاطر همین هست که اینهمه ت ...

نه خداروشکر این اینجور نبود تا میدید جیغ میزنم و گریه میکنم ولم‌ میکرد بعدش اونم قسم میخورد کاریت ندارم بزار آرومت کنم ومعذرت خواهی میکرد حتی میگفت دیگه تکرار نمیشه .منم میگفتم اگه میخوای اذیت نشم فقط گمشو از این خونه برو اونم میرفت

آره وقتی شوهرم فهمید،تو ۲۴ ساعت اسباب کشی کردیم و رفتیم مستأجریبه پدرو مادرمم گفتم قضیه رووقتی هم رف ...

وااای چقدر پیله بوده.میدونسته پسرش فهمیده و برای چی از اونجا رفته؟دوباره واکنش همسرتون چی بود؟بحثش نمیشد با پدرش؟

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز