سلام اول از همه بگم بجان مادرم همه حرفام راسته حوصله کارآگاه بازی ندارم امشب دوست داشتم با کسی حرف بزنم از بس تو خودم ریختم داغون شدم. من با شوهرم دوست بودم و ازدواج کردیم همون دوران دوستی برادر شوهرم رو یکبار دیدم و وقتی عقد کردیم هوامو خیلی داشت و همیشه طرف من بود حتی برام کادو هم میخرید اما من هیچ وقت باهاش صمیمی نشدم چون اون مجرد بود از شوهرمم بزرگتر بود معذب بودم و دوست نداشتم اینقد بهم نزدیک بشه همیشه هم گله میکرد که تو کی میخوای بفهمی عضوی از خانواده ما شدی و تعارف و کنار بزاری.
نه عزیزم فقط خاستم بدونم این تعرضی ک میگه در چ حد بوده اگه اون اتفاق میفتاد ک خداروشکر نیفتاده ملتزم بود به همسرش بگه چون غیرقابل هضم هست اما خب اینکه اسس میگه قابل فراموش شدن هس و تا اون مرحله پیش نرفته و من کل تاپیکو نخوندم نصفه و نیمه خوندم واسه همین سوالم بود
بعضی مرداباگریه وبیزاری هرچی که بیشتربشه شهوتشون و اصرارشون هم بیشترمیشه. بخاطر همین هست که اینهمه ت ...
دقیقا
هربارهی میترکم هی از رو نمیرم بازمیام یک عدد معتادنی نی سایت♧♧☆♧♧ازسال۸۹ ک پسرم متولدشد تا الان کاربرنی نی سایتم ...۱۰۰بار ترکیدم دیگه قول میدم حرفای بی ربط نزنم ک منهدم نشم😍😍🤫منودوست داشته باش نی نی یار🤗
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
مثلا موقع بوسه و .. چه طوری فیلم میگرفت!!! مثلا رفته دستشویی داره میاد بیرون یارو اومده در حال حرف زدنه وسط حرفاش یهویی یه چیزی هم میگه همیشه باید موبایلت روی ضبط باشه !!! حالا هم بگیر ضبط کرد ، بعدش دعوا میشد ، یکی میمرد اون وسط یاهم با شرایط و استدلال هاشون اسی رو متهم به هر زه بودن میکردن ، تنها راه این بوده که همون دفعه اول محکم قهر میکرد و برنمیگشت (اینجا دیگه به اسی و خانواده اش ربط داشته) بار بدبختی اینه همه چیز رو هم گاهی به خانواده نمیشد گفت چون شر میشه بازم
ن اگر زن سیاست داشته باشه جوری بازی میکرد ک برادرشوهرش یه سوتی بده جلو شوهرش ن ک هفت سال بهش تعرض بش ...
برو بابا نبودی تو این موقعیت ها حرف میزنی داکتری هم باشی بهت انگ میزنن حتما تو کرم ریختی. والا برای حضرت یوسف هم راه بست زلیخا اگر خدا نمیخواست یوسف مقصر بود شماها چقدر با نفهمی حرف میزنید من بچه بودم با چادر شوهر خواهرم میخواست اذیتم کنه فرار کردم از دستش به مامانم گفتم باورش نمیشد.