پدر همسرم کلی زمین و باغ داره تو روستا و خودش کارای زمینا رو انجام میده شوهرمم یدونه پسره و کوچیک از همون اول بیچاره عادت کرده و عادتش دادن هر کاری انجام بده براشون و هی چشم بگه و فلان صب قرار بود بریم دندونمو درست کنیم (دندونپزشکی)الان زنگ زدم گفت اومدم باغ با بابام زمین و ابیاری کنیم تا صب هم نمیایم و شاید نتونم ببرمت دندونپزشکی من خیلی ناراحت شدم میترسم رفتم خونه خودم شب منو اینطور ول کنه بره حالم بده و اعصابم از این بهم میریزه که چون لاغره و سرماخورده خسته میشه خب باباش کارگر بگیره 😭😭😭😔
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اره مطمئن باش تااخر هم همینطوره .الان تازه خیلی واسش شیرینی بعدا بدترهم میشه.شوهرمنم اینجوریه
برای من هیچکس دوبار عزیزنمیشه ...هرچی بودهمون بار اول بود غم که ازحدبگذرد دل حس پیری میکند،سن هرکس راغمش اندازه گیری میکند.برای توهمین کافیست که طرزنگاه کردنم به تودیگرمثل سابق نمیشود....
یه جوری حرف میزنین ،اوخی،عادتش دادن کار کنه واسشون،گناه داره😐
شما زورتون به شوهراتون نمیرسه چرا یقه ی خونوادشو میچسبین؟از خود شوعر بخاین هرچی خواستتونه،ربات نیست که دکمش دست خونوادش باشه،عقل داره شعور داره،از خودش بخواین
برای سلامتی و تعجیل ظهور آقامون...حضرت عشق.... مهدی فاطمه صلوات.....شمایی که میخونی..🤨 تویی که دعات میگیره و ما خونه خریدیم از دعای خیرت،واسه سلامتی پسرم هم دعا کن😔