رفتار زشت داداشم وزنش😢

آفرین دقیقا اینایی که اینجوری میگن بعدا نوبت خودشون بشه همه چی اوکیه زنداداشم من وداداشم دوران عقد همیشه بیرون بودن فقط برا غذا خواب میومدن خونه چون داداشم داشت پولاش جمع میکرد برا عروسی من یه سال بعداز عروسی داداشم عقد کردم همینجوری مثل داداشم بودیم ولی خواهرشوهرم بدش میومد وهمش تیکه مینداخت من هفته ای یکبار میرفتم اونم شوهرم می‌گفت نریم زشته ناراحت میشه مامانم مثلا می‌رفتیم خیابون ساعت هشت می‌رفتیم خونشون ولی بخداخواهرشوهرم خودش نامزد کرد با پسره میرفتن می‌گشتم شب ساعت ده یازده میومدن شام بعد هم میرفتن اتاق بعد به نظرش کار خودش اوکی بود ومشکلی نداشت فقط نامزدی مارو میخواست کوفتمون کنه

شما گفتید دندش نرم واسه پسرش غذا درست کرده منم جواب این دادم

اره منم خوندم به نظرم خیلی طبیعی بود ولی گویا بد بوده کارش چون خیلیا گفتن واااای چه وحشتناک 

ازینکه مادرش نبرده روستا و نگفته ناراحتن 

ازینکه چرا پنهانی تولد گرفته و نگفته ناراحتن

چرا برای بعضیا درک حرفای استارتر انقدر سخته؟ میتونستن فقط صادقانه بگن برنامه اینه نه اینکه با دروغ و دغل برگزارش کنن!دعوت هم نمیکردن فقط صادقانه میگفتن یا حتی بعدش توضیح میدادن 

نبایدرفت اصلا

اشتباهه 

مگر خودشون دعوت کنن

خب شاید میخاست فقط با پدر مادرش باشه 

خب نگفتن که دل مادرشوهرش نخاد 

اخه بدبختی اینجاست مادرشوهرم خودش به شوهرم می‌گفت زنت برداربیار اینجا شام هفته ای یکبار هم می‌رفتیم اونم قیافه خواهرشوهرم می‌رفت توهم 

دقیقا ببین ماهم اولین مسافرتمون رفتیم شمال با خانواده همکارای شوهرم خداروشکر من خواهرشوهر ندارم بجاش ی مادرشوهر دارم ک عوض همه دراورده، قراربود دوشب ما بمونیم زنگ زد ب شوهر یکاری کرد ک اولین شب شبونه برگشتیم .بعدن بهش گفتیم تو اولین مسافرت مارو زهر کردی پررو برگشت گف خوبکاری کردم چرا منو نبردین من تنها موندم

شاید پیش خودشون گفتن اگه بگن ممکنه اینا ناراحت بشن یا برنامه هاشون بهم بزنن یه برنامه دیگه بچینن براهمین پنهون کردن

باید حرفای اون پسرو خانومش هم شنید حتما اینا قبلا یه حرکتی زدن ک اونا پنهون کاری کردن

این یه واقعیته که عروس و خانواده ی شوهر از هم متنفرن

حالا بعضی ها یه ظاهر رو می تونن حفظ کنن 

بعضی ها نمی تونن 

ولی در هر دو صورت اون تنفره هست

کلا یعنی از نظر شما حق با عروسه مگر خلافش ثابت بشه😁