اومدیم مسافرت مثلا ماه عسل حساب میشه بعد دوسال منو آورد شیراز . اومدیم مبل بخریم. تو هتل دعوامون شد سر یچیز الکی
پدر مادرم خیلی سال پیش هم جدا شدن میدونه من حساسم رو این قضیه و حرف مردم بعد تو دعوا امروز برا بار اول گفت من هرچی باشه خونه پدرم بزرگ شدم مثل تو خونه مردم بزرگ نشدم
منظورش از خونه مردم خونه پدربزرگم هست یعنی بابایه مامانم که با ناز نعمت بزرگ شدم خودشم میدونه واسه همین آمد خواستگاریم
الان مهربونم شده ولی ظاهری
دلم شکست چیکارکنم توروخدا بیاین