اسی من به نظرم این بنده خدا خیلی حرف خوبی زد....
جاریهات هم اگر اهل حرف مفت زدن باشن از یه حای دیگه یه حرفی علم میکنن و حرف مفتشونو میزنن... بعدشم به اونها ربطی نداره فاصله سنی بچه های شما... تو میخای بزرگ کنی دلت خواسته فاصله شون کم باشه.... نه ناراحت شو نه بی احترامی کن.... نه خودت و شوهرت رو بخاطر یک جارو عذاب بده...
از هر دست بدی واقعا از اون دست میگیری
من خانواده شوهرم وقتی سرما می‌خوردن کمپوت و موز می‌خریدم موقع زایمان من ساندیس هم نیاوردن منم بعد زایمان هر چی شد دست خالی رفتم بعد ک مامانش پرسید گفتم شما رسم ندارین الان خیلی برای پسرم خریده آورده اما من هنوز دست خالی میرم
البته خسیس نیستم مسافرت ببریم شون براشون غذا می‌خریم یا کیک تولد اما موفع مریضی کلا دست خالی
یعنی حریمها بینتون از بین رفته یکی بالاخره قدم اولو در این شکستن حریمها برداشته اصلا نباید آدم بزاره مار به اینجا برسه که شما اینطور صریح بگی به شما ربطی نداره ایشونم بگه سلیقه نداری البته من نمیدونم ایشونم به همین صراحت گفته یا مودبانه و برداشت شما اینطور بوده در ه صورت بی احترامی جز رنجش و دلخوری نتیجه ای در برنداره و بی احترامی رو عزیز دل همه بلدن خوبن بلدن رفتار مودبانه هست که همه نه یلد دارن نه لزومی براش میبینن جر ادمهایی که درک و فهم بالایی رسیدن و میدونن احترام به دیگران احترام به خودشونه و این به معنای سکوت و توسری خوری نیست و اگرم کسی حرفی زد مودبانه جوابشو جوری میدن که خودش شرمنده بشه
بی حرمتی اونها شروع کردن
وقتی اومدن خونه من و من چای آوردم چون اونها موقع دم کردن چای داشتن حرف میزدن فکر کردن چای مونده هست و چای نخوردن و ابرو من بردن بعد من قوری نشون دادم گفتم به این کوچکی هست یک بار چای بدم خودم و همسرم نمی‌خوریم دیگه فهمیدن چی گفتن وقتی ابرو من کلا بردن
وقتی خودشون تیشرت می‌پوشن و سینه باسن بیرون چون چاق هستن بعد میگن تو چرا لباست کوتاه هست حالا آستین بلند می‌پوشم کلا و لاغرم
وقتی تازه زایمان کردم زنگ میزنن به شوهرم بیا بریم پارک زنت هم بیار کسی ک دو‌روز زایمان کرده اگر زنت نمیاد بچه ات و شیشه شیرش بیار حرمت ها رفت
وقتی رک میگه تو سلیقه نداری ک لباس بچه ات مورد سلیقه ما نیست حرمت ها رفت و....
ببین من دیگه به همسرم میگم خواهر های جن...ده ات بگو خفه شن رک میگم به شما چه مربوط خیلی بلدی زندگی خودت درست کن و...
خودشون باعث شدن همسرم می‌دونه من تا دو سال اول حتی بلد نبودم یک خفه شو بگم و فقط اشک ریختم
من همین دیشب مهمون داشتم چای دم کردم چایی گفتن بوی خاصی میده خودم متوجه شدم چایی مشکل داره عذر خواهی کردم دوباره چایی دم کردم واقعا چایی مشکل داشت خودم مزه مردم حالا به هر دلیلی خوب نشده بود اینکه عزیز دل ناراحت شدن نداره خوب وقتی چای مشکل داره آدم نباید ناراحت بشه وقتی دارن میگن دوباره دم کردم اینبار طعمش مطبوع بود همه خوردن واقعا خوب اون چای خودم مشکل داشت علتش نفهمیدم اینجور م‌اقع نباید ناراحت شد اگر واقعا حق با اوناست و اگرم چند دفعه اول با بی احترامی حرف زدن شما جواب میدادی اما محترمانه کم کم اون رفتارهایشان از بین میرفت این جبهه گیریها وقتی طرف میبینن با احترام و ادب داره جواب میده کم‌کم گاردشون از یین میره معمولا مگر اینکه واقعا از اون طرف خوششون نیاد
ببین اگه همون موقع میگفتن بله مجدد دم میکرد نه اینکه خواهر شوهر ها نخورن و بقیه بخورن
چای خواهر شوهرم خود همسرم خالی خورد گفت ایرادش چیه خندید گفت هیچی
بعد تو کل فامیل پر کرد یلدا چای مونده داد بعد ک دعوتش کردم قوری دادم دستش بهش توضیح دادم رنگش پرید گفت ببخشید من هیچ وقت حلالش نمیکنم حتی گفتم اگه جلو همه میگفتی چای مونده هست بهت توضیح میدادم یا مجدد چای دم میکردم بهتر بود
من سر پل صراط جلو این خواهم گرفت شک نکن
من عزیز دل هیچ وقت سعی میکنم احدی رو قضاوت نکنم منم دیدم رفتارهایی از بعضی خانواده شوهر واقعا داغون بوده یا از عروسهایی که واقعا رفتارشون افتضاح بوده از هردو طرف دیدم مشکل این رفتارها نا آگاهی هست البته آدم اگر از کسی هم خوشش نیاد سخته رفتار درست با اون فرد شخصا سعی میکنم اصلا باهاشون مواجه نشم اما اگرم برخوردی باهاشون. داشته باشم سعی میکنم حتی الامکان همکلام نشم یا درحدضرورت صحبت کنم چون بالاخره یه ناراحتی آین وسط ممکنه پیش بیاد
من عزیز دل هیچ وقت سعی میکنم احدی رو قضاوت نکنم منم دیدم رفتارهایی از بعضی خانواده شوهر واقعا داغون بوده یا از عروسهایی که واقعا رفتارشون افتضاح بوده از هردو طرف دیدم مشکل این رفتارها نا آگاهی هست البته آدم اگر از کسی هم خوشش نیاد سخته رفتار درست با اون فرد شخصا سعی میکنم اصلا باهاشون مواجه نشم اما اگرم برخوردی باهاشون. داشته باشم سعی میکنم حتی الامکان همکلام نشم یا درحدضرورت صحبت کنم چون بالاخره یه ناراحتی آین وسط ممکنه پیش بیاد
