درس بگیرید از زندگی من

به نظر من چون عقد هستی و هنوز رابطه نداشتی جدا شو اینجوری راحت میتونی جدا شی و بعدش هدفت فقططططط درس خوندن باشه حتی اگه وسط جهنمم باشی بگو باید خوب درس بخونی تا یه رشته خوب قبول بشی و بری دانشگاه از فکر خاستگارهای دیگه هم بیرون بیا همه مردها مثل هم هستن تو باید اول خودتو بسازی و یک زن مستقل بشی 

دیگه به اینم فکر نکن که تو بچگی چه اتفاقایی برات افتاده و اسم تروما را برای خودت بزرگ نکن بگو من باید یه آدم قوی بشم خیلی ها تو زندگی مشکلات بزرگی داشتن و همه چی باعث شده یه آدم قوی بشن 

از رو حرف هایی که زدی شوهرت آدم بدی نیست ولی همه مردها مشکلاتی دارن البته خانوادش خوب نیستن 

ممنون عزیزم همچنین شما

ان شالله خیلی زودتر از من مشکلاتت حل بشه و قبل از عروسی احساس رضایت داشته باشی

داری انگار مشکلات منو میگی بااین تفاوت ک من به چندسال زندگی مشترک فهمیدم دوران عقد فقط سکوت و خنده بود خودمو میگم... چقدر تیکه و طعنه شنیدم میگفتم حتما منظوری نداشت توخونه ماازاین حرفا نبود..بعدها فهمیدم همش با منظوروبده....شوهرم دهن بین زن ستیز هست محبت کردن صفر حمایت هم صفر  خانوادش مدام درحال غیبت و خاله زنک بازی از باباش ک نگم هیچوقت ماهم بهمون کمک مالی نشد فک کن صاحب خونه مارو انداخت بیرون وقتی همسرم برشکست شد پول نداشتیم بعد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پدرشوهردوتا خونه داشت سومی هم داشت می‌ساخت و از پسرها انتظار داشت کمکش‌بدن  خونه بسازه.... هیییی چقدر عذاب کشیدم کاش ادامه نمی‌دادم الان طوری شده ک ازش چندشم‌میشه بغلم کنه وای رابطه انگار برام شده تجاوز چقدرسخته حالم بده الان گریم گرفت کاش زودتر می‌فهمیدم هرچند جرات طلاق نداشتم چقدر دنیا بامن بد تا کرد😭😭😭

عزیزم نمیدونم حرفام درسته یا نه احساس میکنم یه کوچولو پر توقعی و خودتو بدون هیچدعیبی میبینی و همسرت همه عیبای دنیا رو داره 

ببین همیشه قهر و گریه کردن و ناز کردن این سه تارو اگر زیاد استفاده کنی واسه مرد بیمزه میشه فک کنم شما زیاد ناز کردبی و شوهرتو بی حس کردی نسبت ب خودت 

این چیزای ک میگی واسه خیلیا نیس همین قربون صدقه رفتن عادی خیلییییی مردا انجام نمیدن بعد شما دنبال زیر بغل ماری میگی واسه احساس خودش قربون صدقه من میره!!!!

بله همه ادم ها تاکید میکنم همه ادم ها برای رفع نیاز های خودشون ب دیگران توجه میکنن محبت مادر ب فرزندشم هم بخاطر اینکه حس خوب ب مادر میده اینکار 

شما منو بردی ب ۱۵ سال پیش خودم من عقد بودم و سنتی ازدواج کردم ولی با این تفاوت ک شوهر من سرد بود اصلا قربون صدقه اینا نداشت بعد منم خ خاستگار داشتم میخواسم جدا بشم ولی با گذشت این همه سال دیدم چقدر منم اشتباه داشتم و نمیدیدم و شوهرم الان خ تغییر کرده 

ای جان دلم

خیلی روح و روانت خسته است...

الان نمی‌خواد هیچ کاری بکنی. هیییییچ اقدامی نکن.

اول از هر چیزی ذهنت رو آروم کن. برو پیش روانپزشک روح خسته‌ات رو آروم کن با دارو. 

کم کم آروم شدی، خواه ناخواه ذهنت باز میشه می‌تونی تصمیم درست بگیری.

در تعجبم از این همه خانوووووم که اینقدر راحت اظهار نظر می‌کنن....

و زندگی یک نفر رو راحت به آتیش می‌کشن. 

فداتدشم خیلی احساس تنهایی میکنم بدهمسرم ک  میگم میگ منم دقیقا همین حسو دارم میگم چ رفتار اشتباهی داشتم بگو اصلاح کنم چیزی نمیگه ولی او چن اگر بورسه ورااحساس تنهایی میکنم براش ی قطار می‌چینم

اخه دلیلش نمیگ ک تازه حتی زحمت نداد ازم  بپرسه چرا حس تنهایی داری تا براش بگم حداقل سبک بشم حرفا تو دلم مونده واااای از پدر مادر خاله زنک پرتوقع ک نگم هنوزم ک هنوزه سرشون تو زندگی پسراشه حتی برا خرید تلوزیونمم نظر میدم وای ک من چقدر مظلوم و ساده ام نگم برات بخوام بگم حرف خیلی زیاده چقدر بخاطر همین باباش مامانش دعوامون شده خودش نمیگه ها من از رفتارش میفهمم پرش کردن😭😭 دگ بهش میگم من ب جز تو کسی ندارم آنقدر دل منو خون نکن بلکم ب خودش بیاد

لایک کن میام میخونم باطریم ۱ درصده