میرم عزیزم ولی همه چیز به خود ادم بستگی داره من قرص هم خوردم ولی بازم خوب نمیشدم اصلا هضم این اتفاق برام سخته بعضی روزا فکرمیکنم دیگه فراموش کردم و کنار اومدم اما میبینی فرداش دوباره دارم گریه میکنم برای همین نمیخام کسیو کنارم بدبخت کنم چون اون پسره از خیلی وقت حتی قبل اینکه با نامزدم اشنا بشم منو دوست داشت فکرمیکنم برای اونم سخت باشه دیدن این چیزا
ولی از خدا خیلی دلگیرم من تو سخت ترین روزا تو اون روزایی که روزی چندتا سرم میزدم همش امیدم به خدا بود ولی دیگه دلم ازش گرفته ۱۱ ماهه که من دارم تو جهنم زندگی میکنم و خیلی خسته شدم از همه چی ولی هیچ نشونی نیست