اتاق جدا ندارم یه اتاق دارم با خواهرم که همیشه خدا به هم ریختس دیگه حوصله بحث کردن ندارم باهاش
اتاق مامانم بابام ساعت نه شب خوابش میگیره و صدام خیلی از بیرون میاد
من نمیتونم تو سر و صدا درس بخونم
کتابخونم اطرافمون نیست کلی وقتم سر رفت و امد میره
من چه غلطی کنم الان
دیگه به خدا خسته شدم