2777
2789
ميدوني خودمم دلو دماغ خريد ندارم حتي ارايشگاه كسله بدنم خستم يه حال بشدت بد

مولتی ویتامین بگیر بخور

ویتامین دی ماهی یه بار

قرص منیزیوم پلاس

ویتامین سی و....

به بدنت برس


صبحونه ها ارده و شیره بخور 

مغریجات استفاده کن

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



شغلش ازاده ميتونه بياد خونه ميتونه دانشگاه نره يه چند ترم ولي نميخاد كمك كنه از همين بيشتر تايمش بير ...

خداراشکرکن که بیکاروبیعارنیس.جارو که خودش میکنه خوبه باز شما اگه مشکلت ارایشگاه رفتنه بچروببر باکالسکه تمیزیه کسیوبگیرانجام بده 


۷۵.۹۲۸۰

ببین باید یاد بگیری از همسرت کمک بگیری 

به بچه شیر بده وقت آرایشگاه بگیر ،بچه رو بخوابون ،به شوهرت بسپار برو آرایشگاه زود بیا 

شما داری خودتو زیادی فدا میکنی با این شوهری که گفتی به زودی مشکل پیش میاد به خاطر سر و وضعت ،قبل اینکه اتفاق بدی بیوفته بجنب 

یا بگو من لباس ندارم با هم برید اون با بچه تو ماشین بشینه خرید کن ،شما مشکلت اینه که فکر کردی بچه رو از خونه بابات آوردی 

همسرتون یه آدم خودخواه و خودشیفته است که فقط فکر خودشه بنظرم با چنین همسری بزرگترین اشتباه بچه دوم بود نمیخوام بترسونمت پس فردا بره خیانت کنه میگه تقصیر تو بوده که به خودت نرسیدی و هرگز هم قبول نمیکنه که چرا بچه رو نگه نداشته چرا پول نداده و میگه وظیفه خودت و بقیه بوده که همه اینارو مدیریت کنید بهتره برگردی به زندگی قبل بچه دار شدنت برای بچه پرستار بگیر برو سر کار 

من اینجا حقیقت رو میگم نه چیزی که دوست داری بشنوی                       بوته های خار را در زمین من نکار شاید فردا پا برهنه به دیدارم بیایی

شما تازه زایمان کردی همه اینها طبیعیه بدنتون در حال ریکاوریه باید استراحت بدی بهش و با دوتا بچه نمیشه کلا حق باشماست این یه حس طبیعیه تا بچه تون هوشیار بشه بازیگوش بشه باید تحمل کنین.بعدش  میشی یه مامان مهربون و خوشگل🫂💜

•°[🌑🌒🌓🌔🌕🌖🌗🌘🌑]°اگه چیزی گفتم که ناراحت شدی بگو تا دوباره بگم

ميريم بيرون يه نگاه به همسرم ميكنم يه نگاه به خودم واقعا دور از هميم اينجا همه از شوهر كثيف مينالن م ...

برعکس شوهرم اینروزا حساس تر شده همش خونه ی تمیز و به‌خود رسیده بچه های تمیز می‌خواد منم تو کار ها کندم یه نوزاد سه ماهه دارم یه دختر یکساله  البته یه کلاس اولی دارم 

همسرتون یه آدم خودخواه و خودشیفته است که فقط فکر خودشه بنظرم با چنین همسری بزرگترین اشتباه بچه دوم ب ...

با حرفت موافقم 

کارگر بگیر اگه میتونی کمکت کنه 

نگاه کن چرا بچه بی قراری میکنه شاید نفح داره 

شوهرم برای دختر یکساله ام شربت خواب اور گیاهی خریده 

سعی کن فرصتی که گیرت میاد بدو بدو به کار هات برسی 

زنداییم میگفت اول صبح کار ها رو بزار به کنار به خودت برس و بچه هات یه روز درمیون حموم کن بعد به کار ها انجام بده بچه ها حموم کنی آروم تر میشن 

اره ته تهش اينه نميخاد همون اول نوشتم كمكي ماهي يك دفعه دارم يك روز مياد همه خونه رو تميز ميكنه

حالا موقعی که میدونی خونه نیس  کمکی بیاد بی سر و صدا که نفهمه  ازش پول بگیر به یه بهانه ای خرید یا ارایشگاه  اگه روزی یه ساعت بیاد حله یا هفته ای چند مرتبه 

بچه داری چند سال اول سخته

اینترنتی لباس بخر، آرایشگاهم، بچه که میبری کلاس با نوزاد برو بزارش کالسکه

بعدم واسه تمیزی محلش نذار، پرو کردی شوهرت... بگو همینه ناراحتی خودت تمیز کن، من بیشتر از بچه داری و ناهار پختن نمیتونم

خدایا بی پناهم، گوشه آغوش خود جاکن مرا  شبهایی تو زندگیم بود که خیال میکردم زیر انبوه رنج متلاشی خوام شد، اما صبح شد....   مدام به خودت بگو به مو میرسه ولی پاره نمیشه🤗🤗و خدا بند میزنه دلهایی را که هیچکس جز خودش از شکسته بودنشون خبر نداره🌹🌹🌹

ببین باید از همسرت کمک بگیری

نه اینکه فکر کنی خودش میفهمه. یا یه بار غیر مستقیم بگی متوجه میشه. یا بگی و اصرار نکنی انجام میده . نه

باید قشنگ اجبارش کنی. بذاری توی عمل انجام شده

قشنگ وقت آرایشگاه میگیری بچه رو میذاری پیشش و میری. 

یا با بچه بزرگه میفرستیشون برن بیرون که یکم وقتت آزاد تر بشه.


فقط باید محکم بخوای و روی حرفت بمونی

اگه شل و ول باشی انجام نمیده

حالا چه اصراریه بچه پنج ساله انقد بره کلاس که بعداز ظهرای شما هم پرشه. همون مدرسش کافیه دیگه. تابستون کلاسای دیگشو بره

آدم وقتی جوان است به پیری جور دیگری فکر می‌کند. فکر می‌کند پیری یک حالت عجیب و غریبی است که به اندازه‌ی صدها کیلومتر و صدها سال از آدم دور است. اما وقتی به آن می‌رسد می‌بیند هنوز همان دخترک پانزده ساله است که موهایش سفید شده، دور چشم‌هایش چین افتاده، پاهایش ضعف می‌رود و دیگر نمی‌تواند پله‌ها را سه تا یکی کند. و از همه بدتر بار خاطره‌هاست که روی دوش آدم سنگینی می‌کند.».   از کتاب چهل سالگی ناهید طباطبائی
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز