2777
2789
عنوان

لباسام شبیه کارگرای افغانیه فقیری سخته

| مشاهده متن کامل بحث + 459 بازدید | 40 پست
امیدوارم

برا فروشندگی تو چه  سایتی  میزنن نیاز دارن ؟

خانه دل تنگ غروبی خفه بود مثل امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پر شد من به خود گفتم یک روز گذشت مادرم آه کشید زود بر خواهد گشتابری اهسته به چشمم لغزیدو سپس خوابم برد که گمان داشت که هست این همه درد در کمین دل آن کودک خرد ؟ آری آن روز چو می رفت کسیداشتم آمدنش را باورمن نمی دانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر ؟
آخه چقد تحمل کنم ؟کسی آدم حسابم نمیکنه 😭 دست خودم نیست خجالت میکشم 💔پول یه کافه رفتنو هم ندارم � ...

مشکل هر کشی برای خودش گرونه

یه داستانی هست میگن یه روز همه مردم شهر از مشکلات خودشون مینالیدن

هر کدوم میگفتن مشکل من از همه بزرگتره

مشکلات و اوردن ریختن وسط شهر گفتن هر کی به انتخاب خودش یه مشکل برداره

میدونی چی شد؟

همه دنبال مشکل خودشون میگشتن...


کسی ادم حسابت نمیکنه چون خودت اعتماد بنفس نداری

کار کن عزیز دلم

کار کن حداقل پول شارژ و نتت در بیاد

همه چی یواش یواش درست بشه بهتر از اینه ثابت بمونه

نه؟

هر کاری کردم چهار دیواریِ دلم بشه خونَت اما نشد 🖤      لینکِ تاپیکِ شیرینی پزیِ من✨                                    مثل یه پرنده که همه پراشو چیدن..پشت تو راه اومدم تو رو نفس کشیدم..من میترسیدم ولی بخاطرت پریدم..چون دلم میخاست برات بمیرم و نگام کنی..جاش فقط حسابمو از عاشقات جدا کنی..زخمی که میخورم از آدما رو دوا کنی1401/04/2یه جا تسلیم عشق بودن همه دیوونگیت میشه.کسی که فکر نمیکردی تموم زندگیت میشه...چه دنیایی به من دادی به من که دل نمیدادم...چه عشقی تو دلم گم بود که با تو یادش افتادم...🚶 آغوشتو به غیرِ من به روی هیشکی وا نکن منو از این دلخوشی و آرامشم جدا نکن..من برایِ با تو بودن پُرِ عشق و خواهشم..واسه بودن کنارت تو بگو به هرکجا پَر میکشم...💜 اون روزُ میبینم بگردی دنبالم بپرسی از همه هنوز دوستت دارم💔؟‌ به این فکر کنم چی موند ازت برام؟به این فکر کنی بدونِ تو کجام؟ نگاه کنی برات چی مونده از شکست؟پُلایی که یه شب پشتِ سرت شکست  ندونی از خودت کجا فرار کنی؟ندونی با دِلِت باید چیکار کنی  به این فکر کنی چجوری برگردی بپرسی از خودت کجا گمم کردی  شاید یه روزِ سرد شاید یه نیمه شب دلت بخواد بشه برگردی به عقب🌙

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



مشکل هر کشی برای خودش گرونهیه داستانی هست میگن یه روز همه مردم شهر از مشکلات خودشون مینالیدنهر کدوم ...

باشه یه ماه دیگه که نتایج اومد میرم دانشگاه دنبال کار میگردم 

خانه دل تنگ غروبی خفه بود مثل امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پر شد من به خود گفتم یک روز گذشت مادرم آه کشید زود بر خواهد گشتابری اهسته به چشمم لغزیدو سپس خوابم برد که گمان داشت که هست این همه درد در کمین دل آن کودک خرد ؟ آری آن روز چو می رفت کسیداشتم آمدنش را باورمن نمی دانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر ؟
غرور خیلی سخته وقتی غرور آدم جلو بقیه بشکنه دیگه نمیشه جمش کرد نکشیدی که میگی

اون غرور باید بشکنه ک تو ب خودت بیای. درسته سخته و تلخ.. ینی نمیتونی بری فروشندگی کنی مثه خیلی از دخترا.. ؟؟عمیق فکر کن ...بقیه مانع توان یا خودت بهونه تراشی میکنی.. 

برا فروشندگی تو چه سایتی میزنن نیاز دارن ؟

معمولا تو برنامه دیوار 

شهرتو بزن بعد ببین کیا نیازمند ب فروشنده و ... هستن/ بعضی کار در منزل

ی پزشک کوچلو ک معشوقه یک تکواندو کاره/M.S/#   برامون دعا کنید
اون غرور باید بشکنه ک تو ب خودت بیای. درسته سخته و تلخ.. ینی نمیتونی بری فروشندگی کنی مثه خیلی از دخ ...

چرا میرم حرف میزنم ایشالله میرم یه شهر دیگه برا دانشگاه که فامیل نبینن همونجا کار میکنم 

خانه دل تنگ غروبی خفه بود مثل امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پر شد من به خود گفتم یک روز گذشت مادرم آه کشید زود بر خواهد گشتابری اهسته به چشمم لغزیدو سپس خوابم برد که گمان داشت که هست این همه درد در کمین دل آن کودک خرد ؟ آری آن روز چو می رفت کسیداشتم آمدنش را باورمن نمی دانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر ؟
معمولا تو برنامه دیوار شهرتو بزن بعد ببین کیا نیازمند ب فروشنده و ... هستن/ بعضی کار در منزل

باشه عزیزم مرسی 🌹🌹

خانه دل تنگ غروبی خفه بود مثل امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پر شد من به خود گفتم یک روز گذشت مادرم آه کشید زود بر خواهد گشتابری اهسته به چشمم لغزیدو سپس خوابم برد که گمان داشت که هست این همه درد در کمین دل آن کودک خرد ؟ آری آن روز چو می رفت کسیداشتم آمدنش را باورمن نمی دانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر ؟
آخ از جوانی مون با تمام وجود درکت میکنم کاره پاره وقت بگیر، چه میشه کرد

واقعا جوونی مون از بین رفت 💔

خانه دل تنگ غروبی خفه بود مثل امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پر شد من به خود گفتم یک روز گذشت مادرم آه کشید زود بر خواهد گشتابری اهسته به چشمم لغزیدو سپس خوابم برد که گمان داشت که هست این همه درد در کمین دل آن کودک خرد ؟ آری آن روز چو می رفت کسیداشتم آمدنش را باورمن نمی دانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر ؟
دیوار نگاه کن

🌹

خانه دل تنگ غروبی خفه بود مثل امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پر شد من به خود گفتم یک روز گذشت مادرم آه کشید زود بر خواهد گشتابری اهسته به چشمم لغزیدو سپس خوابم برد که گمان داشت که هست این همه درد در کمین دل آن کودک خرد ؟ آری آن روز چو می رفت کسیداشتم آمدنش را باورمن نمی دانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر ؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792